ده هزار بار بخودم گفتم دروغ نگو چون تو ذاتا دروغگو نیستی همش تو استرس لو رفتنی.. ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

دیشب خواب دیدم که از سر کار برگشتم خونه، غذا پختی! بوش کل خونه رو برداشته. یه لباس سفید و یه شال قرمز پوشیدی. میای به استقبالم. بغلم میکنی و بهم میگی خسته نباشی. چایی میاری و میشینیم به صحبت و غیبت! از روزم برات میگم. تو لبخندهای معناداری میزنی که بهشون مشکوک میشم. یه جا از دهنم در میره! میگم "فلانی ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

سلام ؛ آتوسا. باز دوباره اوضاع داره خراب میشه ؛ اینو حس کردی ؟! ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

همسر رفت سرکار نمیدونم تا کی...یک ماه چهل روز چهل پنج روز خدا می‌داند. چی بگم والا دلم براش تنگ ؟ بله بله شده.. + فردا جمع بندی ماه تیر میکنم و برنامه برای مرداد مینویسم بزار یکم خلوت شه خونه + برم اسکویید گیم شروع کنم و یه کتاب جدید..شایدم ادامه کتاب قبلی... ولی دلم میخواد عمیقا کتاب بخش دی رو بخون ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

فکر میکنم پی‌ام‌اس باشم‌. این حس یکهویی که فکر می‌کنم دوست نداشتنی ترینم همیشه زیر سر ریختن دیواره رحمم است. الان هم به شدن بهم ریخته‌ام. از صب بیدار شدم درس خواندم و اکنون خواستم چند دقیقه بخوابم که یکهو تمام حس‌های بد عالم ریخت در دلم. فکر می‌کنم دوست نداشتنی‌ام. یا حتی بقیه با نبودنم از دستم راحت ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

یه مدت عادت کردم صبح آب و لیمو بخورم گاهی عسل هم می ریزم گاهی نه مهم اینکه مزه ترش بودنش حس کنم 😋 فقط هم لیمو تازه، قربونش برم من از وسط بهشت اومده اینقدر می دوستمش که یه دونه لیمو کاشتم برا خودم امسال فقط یه دونه داده 😂 شربتمو خوردم، موهامو گوجه ای بستم، ماسک صورتمم زدم... یه جایی از کارم گیر کرده ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

یه جمله توی فیلم سینمایی حوض نقاشی هست که شهاب حسینی در نقش پدر سهیل به سهیل میگه :ببخشید من بابات شدم سهیل . من امروز از ته دلم این جمله رو به دخترم گفتم که ببخشید من مامانت شدم.چون واقعا بعضی وقتها نمیدونم چطور استرس بهش ندم یا هر رفتاری میکنم که استرس رو کمتر کنه انگار بیشتر دامنه میزنم .و واقعا ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

شاید قابل پیشبینی بود، اما خودم هم سوپرایز شدم وقتی چ رو برای بار ۸ام قبول کردم! یعنی ۷ بار جدا شد و برگشت و باز تو قلبم من جا داشت. گیجم. به پدرم فکر میکردم که اغلب غائبه. شغلش آزاد نیس و یه شغل کارمندی با ساعت کاری کم داره. اما باقیش و با هر بهونه‌ای بتونه بیرون از خونه میمونه. میگه راننده تاکسی ه ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

امشب کوه شلوغه انگار. از اینجا چراغ چهارتا ماشین رو تشخیص میدم. شما نمی‌بینید، اما روی کوه یه مسیر ماشین رو هست که هر شب چند بار از پنجره نگاهش میکنم. هوا که روشن باشه، آدم ها رو هم میشه دید ولی شب‌ها فقط ماشین‌ها رو. لابد تنها نیستند. این وقت شب کسی تنهایی کوه نمیره. احتمالاً حالشون هم خوبه که تا ا ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

بیرون، کفش‌ها واکس خورده‌اند، پیراهن اتو کشیده است، لبخند آماده، صدای مردانه‌اش پر از مهربانی و آرامش. برای غریبه‌ها، رفیقِ لحظه‌های سخت است؛ برای همکاران، مرد نمونه‌ی مسئولیت‌پذیر. اما در را که می‌بندد، آن لبخند می‌میرد. صدایش دیگر آرام نیست، تیز است، دستور می‌دهد، تحقیر می‌کند. زن خانه را نمی‌بیند ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید