خب امروز هم تموم اتاقم رو دوباره تمیز کردم. کلی لباس شستم که فردا اتو کنم و توی طول مدت نیاز نباشه اتو کنم. دوباره برگشتم به درس خوندن. یکم هنوز اذیتم از کمبود پروژسترون. اما در کل خوبم. دوست دارم این روزها رو که میتونم تلاش کنم. ...
دو واسه از سوپم خوردم و دیدم روی کاسه یه چیزیه، چی بود؟ کرم بود. کرممممممم حالم بهم خورد. کل قابلمه و غذاها رو انداختم. حتی نمیدونم چه زهرماری کرم داشت که اینو دیدم. اه اه اه اه اه حالم بهم خورد سوپم عالی شده بود. کلی وقت گذاشته بودم براش. من این هفته دیگه هیچ کاری نمیکنم. نمیخوام دیگه تکون بخورم. و ...
دیشب دلتنگ بودم و خب من که جایی رو ندارم. همین جور فقط اکانت آقای ح رو نگاه کردم. دیدم به تلگرامش آهنگ اضافه کرده. این آهنگ بود: گل گلدون من_ فرهاد قشنگ بود. همین هیچ بازگشت یا پیامی نیست. همه چیز به همون روال سابقه و من دلم نمیخواد دوباره درد بکشم. از آهنگ ولی میتونیم لذت ببریم. و حالا روزی جدیدیه. ...
به چ گفته بودم برای برنامه ای ساعت 8 دیشب بلیط گرفتم و بعد فهمیدم ساعت 6 بوده. دیروز اومد دنبالم، ناهار خریدیم و 4و نیم رسیدیم خونه. بعد از ناهار نیم ساعت وقت برای استراحت بود اما چ خیلی خسته بود. نه اومد که باهم بریم برنامه رو و نه گذاشت خودم برم. عصر رفتیم بچرخیم بیرون. هر دو کرخت و خسته بودیم. او ...
روزی اهل علم رو خدا خودش میده. این رو شنیدید؟ من اهل علم نیستم ولی همین که برای رفت و برگشت به دانشگاه، دو روز در هفته، هر روز، حدود ۴۰۰ هزار تومان میدادم، یعنی علم رو به پول ترجیح دادم. و البته مصطفی که این امکان رو برام فراهم کرده... یه چشمه از رزق و روزی من میدونید چی بوده؟ طولِ ترم تحصیلی ...
به نام خدا من امشب دلتنگم خدانگهدار. ...
جدی همه جام درد میکنه، جدیها. دست چپم به شدت درد میکنه، اصلا نمیتونه تکونش بدم. انتظار نداشتم امپول پروژسترونم درد بگیره و نشیمنگاه گرامیمم درد میکنه از طرفی از شکم به پایین هم به خاطر پریود نشدن درد میکنه-_- یعنی تکون میخورم همه جام درد میگیره و بدتر از همه اینه که کمبود پروژسترون به شدت منو حساس ...
تراپیستم میگه میشه رابطم با چ رو اولین رابطم در نظر گرفت. کنار چ اغلب حالم خوبه. باهاش چیزهای جدید تجربه میکنم و دارم خودم و میشناسم و ارتقا میدم. فهمیدم ترس شدیدی از قضاوت بقیه دارم. بخشی از اضطراب اجتماعیم حل شده و بخشی هنوز پررنگه. که البته گاهی طبیعی و لازمه. اینکه گاهی اعتمادبنفسم پایین میاد. ا ...
امروز فکر میکردم امروز پنجشنبه است. عجله داشتم برم وسایل ماکت رو بخرم. گِل و برچسب نقرهای و آرمیچر و اینا. تو فکرم بود برم الکترونیکی محله ازش بپرسم چطور بدون کویل صفحه گرمایش میتونم درست کنم. وقت کمه انگار. وقت همیشه کمه برای من. از خواهرم پرسیدم امروز پنجشنبه است، نه؟ گفت دختر سه شنبه است هنوز. ...
معمولا تا ساعت پنج دانشگاه هستم، و تا برسم خونه حوالی ۶ میشه. امروز اومدم، صندوق پست رو چک کردم. نامه ها رو خوندم و مطمئن شدم کار خاصی نباید کنم. شامم رو که سالاد بود خوردم. کمی مدرن فمیلی نگاه کردم و قشنگ نبود این اپیزودش. بعد ویدیوهای دختر چینی خیلی خیلی پولداری که اخیرا ازدواج کرده و از زندگی فوق ...