برای اولین بار در زندگی‌م چیزی رو از ته دل می‌خوام. همیشه خواستنم در حد خواستن بوده ولی این بار میل شدید قلبیه، یک هدف درست و حسابی. از دیشب یکهو این خواستن توی ذهنم اومد و تا الان یقه من رو سفت چسبیده. این حسِ خواستن رو دوست دارم. خواستن واقعی و با دلیل تازه دارم میفهمم وقتی میگن یک چیزی رو از ته د ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

حضورم واسش امروز زیادی عادی بود. مطمئن نیستم حتی تمایل داشت من و ببینه یا نه. دلم گرفته. تو راه برگشت به خونه‌ام. خودش بهم فضای کافی نمیده و خودش هم ازم دلزده میشه. باید تعادل و برگردونم. ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

چنان خوابم می اومد که انگار شن توی چشمام پاشیده بودند....هر وقت توبه می کنم خوابم می گیره و یکی از علتهایی که دو سه ساله موفق نمیشم جدی توبه کنم همین خوابالودگی بعد توبه است!!!! ولی دخترم در حال فرو افتادن توی یه چاه تاریک بود و دستشو به نشونه استمداد بلند کرده بود سمتم. خواب رو بیخیال شدم و هر چی س ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

به دکتر گفتم پشت چشم‌هایم می‌سوزد. گفت عزیزم من روان‌شناسم. چه بی معنی. مگر قرار نبود که دکترها همه‌چیز را بلد باشند؟‌ من که این‌طوری خیال می‌کردم، که بلدند هر دردی را درمان کنند. البته بعد فهمیدم دکترها خودشان می‌توانند عامل درد باشند. خود من چند سالی است سینه‌ام می‌سوزد. دکتر گفت بیا یک قطره بدهم ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

+به نظرت تهش چی میشه؟ _ته چی؟ +ته این رابطمون؟! _اهوم +مثل قدم زدن تو تاریکی مطلق میمونه _اگه تو این تاریکی به پرتگاه برسیم چی؟ کاملا ریسکه +اره دیگه من با اینکه میدونم اگه خانوادم بفهمن همه چیز بهم میخوره دارم ریسک میکنم و تو که همه انتخاباتو رد میکنی و به هیچکس فکر نمیکنی جز من داری ریسک میکنی _خب ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

خدا جونم؛ میبینی دیگه؟! مثل همیشه شاهدی درسته؟! روزایی که آه کشیدم رو بیشتر از روزهای دیگه یادت بمونه... دل نهاده ام به صبوری که جز این چاره ندارم :) ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

چ راست میگفت. رو مادرش خیلی حساسه. صبح صداش بشاشه و عصر پگر و غمزده. مادرش بیمار شده و گاهی دچار درد میشه. چ شاید سرزنشش کنه یا چندان خوش اخلاق نباشه اما خسلی بهم میریزه وقتی میفهمه حال مادرش خوش نیس. خشم هایی از مادر داره مربوط به وقتی خودش و برا خانواده فدا میکرد... بهرحال هم چ رو دوس دارم هم ارزش ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

داشتم فکر می‌کردم با چی شروع کنم. ذهنم کاملا به ریخته است. یکسری موضوع به شدت خودشون رو به دیواره‌های مغزم می‌کوبن و از طرفی موضوعات دیگه‌ای هم هستن که با این که ساکت نشستن ولی مهمن. می نویسم ببینم ترتیب‌ها چطور میشن اول این که آزمون اول رو خوب ندادم. انتظاری هم نداشتم و میدونستم خوب نمیدم ولی اشکال ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

هدف از برگزاری این کارگاه، آشنایی با شیوه‌ی نقد ادبیات و هنر بر اساس نظریه‌های یونگ است. این دوره‌ی آموزشی به دو قسمت تقسیم می‌شود. در بخش نخست، آراء و اندیشه‌های روان‌پزشک و نظریه‌پرداز سوئیسی کارل گوستاو یونگ معرفی خواهند شد. در این معرفی، مفاهیم اصلی مکتب موسوم به «روان‌شناسی تحلیلی» به تفصیل تعر ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

اینجا تهران میدان ۹ دی فاصله با خیابان الرشید غزه  هفتصد و سی بیابان فریاد  هفتصد و سی شب نخوابیدن  هفتصد و سی آغوش به روی بچه های ترسیده  همه جهان در خیابانی ازدحام کرده که شما اعجوبه ها درش راهپیمایی می کنید تا به سر خانه های گم شده برگردید شاید تکه ای از استخوان پدر، پیراهن مادر را از زیر آواری ب ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید