حقیقتا واژه‌ای سنگین است. یقینا بعد از اینکه این متن تمام شود کت‌وکولم حسابی درد می‌کند. سرپنجه شدن با این واژه دل‌وجگر شیر می‌خواهد. و چقدر هم این زورآزمایی را دوست دارم.اما... اما بگذار کوچکش کنم. دست خودم است. این یَل پرزور را کوچک می‌کنم‌. انداره‌ای که در مشت جا شود. اندازه یک الماس شاید. و می‌گ ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

دوستی تعریف می کرد که برای دهم اسفند وقت تتوی ابرو گرفتم . روز جمعه بود و من تو بهمن ماه وقت گرفته بودم . درست یکروز قبل یعنی نهم اسفند ماه خانم مسئول این کار بهم زنگ زد که عزیزم ببخشید من قیمتو بهت اشتباه گفتم میشه دو میلیون ! حالا قرار قبلی یک میلیون بوده و اهرا هم فقط ترمیم بوده ! دوستم گفت منم ج ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

از امشب 10 شب 10 داستان ترسناکاز امشب به مدت ده شب هر شب یک داستان ترسناک خواهیم داشت که بنده خودم نویسنده ی اون بودم و قراره از صفحات مختلفم در فضای مجازی منتشر بشه داستان هایی که کم و بیش بر اساس واقعیت هستن و می تونن در عین حال منبع اقتباس خوبی برای فیلم های کوتاه بشن. شب اول رو همراه ماه باشینشب ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

سلام این پست رو صرفا برای دونفر از بهترین دوستان زندگیم نوشتم و چون میدونم که میخوننش توی حساب کابری ویرگولم منتشرش کردم:) دوفردی که فقط چندماه از حضورشون در زندگیم میگذره و آشنایی اونا مربوط میشه به همین امسال.همیشه با خودم میگم با وجود تمام اتفاقات تلخی که در این سال برام افتاد،این دو نفر مثل فرشت ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

مادر من، زنی میانسال نزدیک به ۶۰ سالگی، یک مادر است.آن‌وقتی که در شهر غریب اولین فرزندش زهرا در چهل‌روزگی درگذشت مادر بود. حالا هم مادر است. مادر سه پسر است‌. دیگر تا همیشه مادر است.آن زنی که در صفحه‌ی حوادث روزنامه نوشته شده بود که فرزندانش را خفه کرده است، مادر بود؛ و تا همیشه مادر است.آن پیرزنی ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

روابط من و پدرم، يك چند درجه‌ای با روابط اكثر دخترها با پدرشان فرق دارد. البته اگر بخواهم دقيقش را بگويم، می‌شود چند صد درجه، نه يك مقدار جزئی و سرانگشتی.او دوست خوب من است.مثلا يادم است اولين‌باری كه در ايام جوانی و جاهلی به قول عزيزانِ امروزی "كراش زدم"، رفتم و عكسش را صاف گذاشتم كف دست پدرم تا دي ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

دوردور، دیر، نزدیک، زود، بر چه اساسی؟ با چه متر و معیاری؟ چگونه چیزی یا کسی دور می‌شود یا نزدیک؟ می‌شود در فاصله‌ها دست برد؟ می‌شود کسی را از دور برداشت و نزدیک گذاشت؟ یا کسی را از نزدیک برداشت و برد آن دور دورها رها کرد؟ اشیاء را شاید اما آدم‌ها پا دارند. راه می‌روند. می‌شود در فاصله‌ی آن‌ها دست بر ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

کارت سوخت خودم رو درآوردم دادم به مسئول جایگاه و گفتم بیست لیتر بزن، ، بعد کارت بانکی م رو دادم بهش ، گفت شما برو تو ماشین بشین من برات میارم🤔 مبلغ رو کشید داد دست من، ، گفتم چرا ده تومن بیشتر کشیدی ؟گفت انعامه دیگه🤨گفتم انعام رو من باید بدم یا شما با تصمیم خودت از کارت من برداری؟میدونی این کار دزدی ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

اگر موافق باشید، ابتدا ببینیم تکنولوژی چه دگرگونی‌ها و تفاوت‌هایی ایجاد کرده، تا بعد نبودنش را توصیف کنیم. این نوشته نظر شخصی من است. می‌تواند درست یا اشتباه باشد.دنیا تبدیل به یک دهکده شده است. مسافت‌ها کوتاه، کارها آسان‌تر، تماس و صحبت با هر کس ممکن و سبک زندگی‌ها به کلی تغییر کرده است. همه‌ی این‌ ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

شجاعت، خصوصیتی که همیشه مورد تحسین بوده. اما شجاعت به معنای نترسیدنه؟ یا به معنای اینکه ترس‌هامون رو پنهان کنیم؟ یا اصلا معنای دیگه‌ای داره؟من خودم رو آدم شجاعی می‌دونستم، اما این هفته بیشترین جمله‌ای که گفتم «من می‌ترسم» بود. همه‌مون یه سری ترس‌های عجیب داریم. ترس از کبوتر، ترس از سوسک، ترس از دریا ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید