دوستم ازم پرسید چرا اطلاعات کمی درمورد کسایی که میخوام باهاشون دیت برم دارم؟ گفتم حوصله ندارم. داشت نق میزد که بیشتر فکر کنم. اما فشارهای کاریمو که شنید بهم حق داد که نتونم برا همه مسائل انرژی زیادی بذارم. دغدغه هام اونقدر زیاد و گاهی سنگین هستن که نمیتونم پابهپاشون بدوام. گاهی میشینم و گذر زمان و ن ...
راستش من هیچ وقت علاقه ای به فیزیک نداشتم و ندارم و نخواهم داشت،ولی یک موضوعی توی این مبحث خیلی برام جذابه،نظریه زمان و مکان انیشتین یا بهتر بگم سفر در زمان،اگه جسمی بتونه با سرعت نور حرکت کنه میتونه از فضا و مکان جدا بشه و تو زمان سفر کنه،اگه بهمون یک روز فرصت داده بشه که به مدت24 ساعت توی گذشته زن ...
این یک هفته من به شدت سردرگم بودم و نمیدونستم چکار کنم بهتره. امروز خواهرم نشسته بود و گوشی دستش بود، گفتم خواهر عزیزم لطفاً به من گوش بده میخوام باهات حرف بزنم. توضیح دادم که شرایط درس خوندنم چطوره و نمیدونم چکار کنم. راستش حرف زدن معجزه کرد. همین که کلمات رو به زبون اوردم دوباره تونستم فکر کنم. ...
بر اساس مطالعات منتشرشده در مجله روانشناسی *Psychology Today* (۲۰۲۳)، برخی عادات روزمره که به ظاهر بی ضرر به نظر می رسند، میتوانند تأثیرات مخربی بر سلامت روان و روابط اجتماعی افراد داشته باشند. در این مقاله، شش عادت آسیب زا و پیامدهای آنها با استناد به تحقیقات علمی و منابع مرتبط بررسی شده است. ۱. چک ...
به بهونه تولد تک پسرداداش دست ودلباز دعوت شدیم افطار خونه ویلایی توی روستای ساحلی. دخترها نمیخواستن بیان گفتم ببینید این دایی همیشه هواتون رو داره و اینکه شماها بیاین یعنی بهش احترام گذاشتید خدا رو شکر از اونجایی که دخترها بسیار فهمیده هستند بی هیچ بحثی آماده شدند اما آماده شدن سه دختر صبر ایوب میخو ...
سه تا کاکتوس روی میزم دارم که خیلی دوستشون دارم،هر وقت میبینمشون بهم خیلی حس خوبی میدن،و دقیقا موقع درس خوندن هم روبه روم هستن:) حالی دارم مثل ریزش اخرین برگ های پاییزی کنار نیمکت رنگ و رو رفته و قدیمی،بعضی اوقات یه دردی توی دلت هست که به کسی نمیتونی بگی،با کوچک ترین چیز ها دوباره یادت میفته و بازهم ...
وقتی اسم پاریس رو میشنوی، اولین چیزی که به ذهنت میرسه چیه؟ احتمالاً برج ایفل، شانزلیزه، کافههای دنج و فضای عاشقانهای که هر گوشهی این شهر را پر کرده. پاریس با نورهای درخشان، هنرهای باشکوه و تاریخ غنیاش به عنوان "شهر عشق" شناخته میشود. اما زیر این زیبایی فریبنده با چه چیزی روبهرو هستیم؟ ☠️دخمه ...
اگر ممکن بود یک قدرت جادویی داشته باشم، آن قدرتِ فراموش شدن بود. بله، فراموش شدن و نه فراموش کردن. دوست داشتم توانایی این را داشتم تا از ذهن آدمها، خودم را پاک کنم و کاملاً فراموششان بشوم. دلم نمیخواهد در نبودنم چیزی برای دیگران یادآور حضورم باشد. دلم نمیخواهد کسی از من خاطرهای در ذهن داشته باشد ...
چند وقتیه میام بنویسم اما نمیتونم. نمیدونم اوضاع درهم زندگیم و چطور توصیف کنم. از هیچکدوم از ابعاد زندگیم رضایت ندارم. امروز به دوستم میگفتم بابت چهره ام اعتمادبنفس ندارم، باورش واسش سخت بود. اما اگه خوشکل باشم، اینهمه دوست داشته نشدن رو چطور توجیح کنم؟ اخلاقم که بد نیس. تعطیلات رو به اتمامه و به فش ...
توهم نبود، واقعا زنده بودم. توی مدتی که توی قلبم زندگی میکرد زنده بودم. عکسای دو سال پیش رو که نگاه میکنم، از چشمام معلومه. چشما هیچوقت دروغ نمیگن دکتر. تو میدونی چقدر کم پیش میاد؟ که دلت کنار یه دل دیگه انقددددددددددررر خوب باشه؟ دکتر اون از اون رفیقای تکیهدادنی بود. از اونا که میدونستی هر چیزیتم ...