نمی‌دونم از کجا و چجوری شروع کنم به نوشتن. اما این روزا به شدت تنها هستم. احساس تنهایی می‌کنم. کسی نیست که باهاش برم بیرون و یا باهاش تفریح کنم. من واقعا به تفریح جمعی و گروهی نیاز دارم. نیاز دارم به همه‌ی این چیزا. و متوجه شدم هر چی سن آدم بیشتر میشه، تنها تر هم میشه. یک زمانی دوستایی داشتیم که باه ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

روزی که دیدمت زنده بودم. با خودم فکر می‌کردم که من می‌تونم روزها بشینم پیشت و از هرچیزی برات بگم و هرچیزی که برام تعریف می‌کنی رو با ذوق گوش کنم. چون تو آدم امنی هستی، پروانه‌ی کوچکم. تو با خودت آرامش و حس خوب می‌آری. با تو می‌شه از دست تاریکی‌ها فرار کرد. روزی که دیدمت بیشتر از چهار بار همدیگه رو ب ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

سلام دوستان ما یه عروسی دعوتیم، آرایشگاه که کارش خوب باشه و پول خون باباش رو هم نگیره تو تهران یا کرج میشناسید؟ ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

تنها تفریح باقیمانده در این سال های اخیر، دیدن فیلم های سینمایی بود! می گویم بود، چون فکر می کنم تقریبا ته همه ی فیلم های به دردبخور ممکن را درآورده ام. هر شب یک فیلم دیده ایم. گاهی جان حوصله اش نگرفته، خوشش نیامده، رفته یا زیرچشمی نگاه کرده و در حاشیه به کارهای خودش رسیده است. من اما عین جغد، چشم ب ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

توی مطلب کمالگرایی که قبلاً نوشته بودم به وسواس فکری اشاره و تأکید زیادی داشتم. هدف از نوشتن این سری مطالب هم آشنایی و حل مشکل شما دوستان با این دست مشکلاته و خب سعی من بیان تجربیات خودم و چکیده‌ی یسری کتاب ها یا سری نکاتی هست که به بهود این معضل که منشأ فکری داره کمک میکنن هستش.کمالگرایی و وسواس فک ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

روزنامه در دست! روی نیمکت پارک نشسته بود. چروک های صورتش نشان از سال ها خستگی می‌داد. میان صفحات روزنامه... گذشته را ورق می‌زد - این چه سرگذشتی بود؟!     رفقا از این به بعد یک سری تخیلات کوتاه من رو با طبقه بندی داستانچه میخونید. ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

لیوان پر از شربت آبلیمو و یخ را که نزدیک لبت می کنی، نرسیده به دهان هوایی خنک و معطر به شامّه ات میخورد. و عشق چیزی شبیه حس کردن عطر خنک برخاسته از لیوان شربت آبلیموست.     توی زندگیم هر وقت تصمیم گرفتم از بی حرکتی بیرون بیام و روزها و دقیقه ها و ثانیه هام رو لمس کنم و زندگیشون کنم، اومدم به سمت و ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

به عنوان اولین سالی که دارم روز معلم رو چه به عنوان معلم و یا چه به عنوان دانشجومعلم تجربه می‌کنم، باید بگم که امروز فوق العاده بود. فوق العاده به معنای واقعی کلمه. تمام اتفاقات مثبت برام رخ داد. پر از حس خوب بود. شادی بچه‌ها و لبخند من.  امروز سراسر خوش اخلاق بودم. بچه‌ها هم برای اینکه همدیگه رو سا ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

- یک ماه از سال ۱۴۰۳ گذشته ولی هنوز هم وقتی می‌خوام تکالیف دانش‌آموزان رو امضا کنم، نوشتن ۱۴۰۳ در امضا برام کار سخت و چالش برانگیزی هست. به سال ۱۴۰۲ عادت دارم و نتونستم با این قضیه کنار بیام.   - داخل این ماه شما باید به اندازه مورچه درس‌ها رو جلو ببری. چون اگه درسی تموم بشه عملا کاری دیگه نمی‌تونی ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

سلام خدمت تمامی رفقای کنکوریم توی پلتفرم بیان :) امیدوارم حالتون خوب باشه و روزای خوبی رو سپری کرده باشید. حقیتاً قصدی برای آپدیت وبلاگم نداشتم و حتی انگیزه‌ی نوشتن رو هم ندارم این روز ها، اما به بهانه‌ی کنکور اردیبهشت ماه و داشتن تعداد زیادی دوست کنکوری توی این سال واجب دیدم که چند کلومی خودمونی با ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید