نزدیکای غروب بسکه حالم بد بود و اضطراب گلویم را سفت چسبیده بود داشت خفه ام میکرد از خونه بیرون زدم . و مزیت خونه ی کوچیک ما اینکه با پارک شهرمون ۵ تا ۶ دقیقه فاصله داره . حالا اگه بخای زنانه و با لطافت قدم برداری ده دقیقه بیشتر نمیشه 😇 هوای پارک اینروزا خیلی خوبه ؛ خنک و دلچسبه. همینطور که قدم میزد ...
رفتم ختم عمو بابا وقتی آقائه داشت ب زبان ترکی یه روضه سوزناک واسه از دست دادن پدر میخوند خیلی سعی کردم گریه نکنم اما اشکام پشت سر هم میریخت و من ب فین فین افتاده بودم آخر سر مامانم گف حدیث دلت میخواد تو رو هم مث ملیحه دعوا کنم ؟ ؟؟ دیروز ملیحه دخترعموم انقد گریه میکرده که آخر سر مامانم باهاش دعوا ک ...
امروز هوا قشنگه بعد مدتها دوستش دارم. صبح با دور لب خشکیده از خواب بیدار شدم میترسم؟ نه ولی آزمایش نمیدم همچنان. ...
میدونی یه خلاهایی هست وقتی پر میشه همچنان حسمیکنی. تمام لحظات تو صورتت مثل نبض میکوبه. مدام یادت میاد خودتی و خودت و برای آنچه تو ذهنت داری هم فقط خودتی و خودت. ناراحت میشی. از خودت میپرسی چرا اینجوریه؟ ولی تو بلدی خودت نباشی یاد گرفتی. آدما بهت یاد دادن. پس آدما رو حتی اگر دوست داری هم به بی تفا ...
امروز شنبهاس! شنبهها همیشه وایب "پاشو جمع کن خودتو!"یِ قویای دارم! هیولا پا میشه جدول میکشه، من برنامهریزی میکنم، تحلیل میکنیم، کار میکنیم، اتاق رو مرتب میکنیم. حالام نشستم! دندون عقلمم یه ورش شکسته و تیز شده! دست و پامم به شدت سرده نمیدونم چرا! ولی من خوبم! یکی دو ساعت دیگه باید برم کلاس پایتون ...
سلام به دوستم به دوست زیبای نامرئی ام ؛ امیدوارم حالت خوب باشه . راستش این روزها اینقدر درگیرم و اعصابم آشفته ست که حتی نتوانستم چند دقیقه وقت بگذارم و در خیالم قیافه ی تو را تجسم کنم .. بنابراین همچنان نامرئی مانده ای ولی مهربان ولی دوست ....من از صمیم قلبم امیدوارم همیشه کسی مثل خودت در کنارت داشت ...
آدمی که ذاتش خرابه، فرق نمیکنه توی فضای مجازی باشه یا فضای حقیقی . آدمی که دلش ناپاکه، در همهجا ناپاکه . آدمی که مشکل درونش رو حل نکرده، هر چقدر هم ظاهرشو درست کنه، باز جنسش رو نمیتونه تغییر بده. فقط نقاب میزنه ـ نقابی از لبخند، از حرفهای قشنگ، از همدردیهای ساختگی . اما بوی دروغش دیر یا زود، ا ...
آخر هفته بدی نداشتم،یعنی خیلی خونه نبودم ، پنج شنبه بعد از کار رفتیم خونه مامانم جمعه ظهر با دوستای گیمر شاهین رفتیم ایران مال و بعدشم شام رفتیم خونه مامان شاهین. شاهین طبق معمول جلو دوستاش منو ول کرد و هی جلو تر راه میرفت و منم چند بار اومدم دستشو بگیرم دستمو نگرفت ،بهم محل نداد و تحویلم نگرفت و با ...
آدمها انگار یادشان رفته که موبایل فقط یک وسیله است، نه بلندگویی برای آزار دادن دیگران. کافیست به هر محیطی قدم بگذاری؛ از اتوبوس و مترو گرفته تا کافه، صف نان یا حتی اتاق انتظار یک مرکز درمانی. همیشه یکی پیدا میشود که گوشیاش را با بالاترین صدا پخش کند، گویی همهی دنیا موظفاند در فیلم و آهنگ و گفت ...
امروز برای دومین بار یه حرفی شنیدم که با اینکه پایه و اساس علمی نداره ولی نمیدونم چرا نمیتونم بهش بی توحه هم باشم! چندروز پیشا هانیه گفت که مادرش گفته بفران هر چندتا بچه بیاره پسر میشه چون به خاله اش رفته! امشبم برادرشوهر گفت به مجید میخوره دختردار نشه!! خدایی با اینکه هیچ تفاوتی بین جنس پسر و دختر ...