1. در حال حاضر داغ کردن شیر و شرط بندی با خودم سر لحظه سر رفتن آن تنها هیجانی است که در زندگی ام وجود دارد و مفتخرم که اعلام نمایم بالاخره امشب قبل از اینکه شیر سر برود آن را از روی گاز برداشتم و بدین ترتیب تاریخ اولین موفقیتم در حوزه شرط بندی شیر محور شد امروز که تاریخ خیلی مزخرفی است و اصلا چنگی ب ...
یادآوری امروزت: اگه میخوای توی زندگیت پیشرفت کنی، باید یه مدت مثل یه دونه، زیر خاک پنهون بمونی و ریشههات رو قوی کنی. در غیر این صورت، خیلی زود توسط آدمهای حسود و بدخواه لگدمال میشی. ▪️ پس چراغ خاموش حرکت کن ...
ما که غم داره صدامون، خالیایم از شور و از شر گذروندیم روزامونو بدون معشوق و دلبر پی برد و باخت نبودیم، هیچ دلی رو نسوزوندیم بر و بوممون کوچیکه، برفمون از اون کوچیکتر! چرند و پرند ...
من راهنمایی درس میخوندم که متوجه شدم اکثر همکلاسیام جمعه ها میرن تفریح ؛ اون موقع دوست پسر داشتن اصلا رایج نبودو همه با خانواده هاشون جمعه ها این ور اون ور میگشتن ؛ کوه صفه میدون نقش جهان چهارباغ پارک ها و ... . از اون روزا بود که دلم خاست منم جمعه ها میرفتم بیرون میگشتم اما هیچ وقت نشد تا حالا که ک ...
ذهنم آشفته ست. نظم و ترتیب نداره و حس میکنم شبیه یک کیف شلوغ پلوغ شده که هزارتا چیز بیربط داخل کیفه. تقریباً حدس میزنم که این آشفتگی از چیه، نقطهی اصلی رو پیدا کردم ولی انگار عادت کردم بهش. عادت کردم به آشفتگی. باید قدم به قدم حذفش کنم. میتونم، مگه نه؟ میتونم. خواستن همراه با عمل! این چند روز که ...
1. باز شدن یک کلانه فروشی در این محله که بیشتر شبیه یکدجزیره دورافتاده از شهرنشینی و تمدن است تا یک محله پر آز آدم،چیزی شبیه معجزه است.یعنی شما فک کن در جایی که نه هایپ مارکت و سوپرمارکت وجود دارد و نه میوه فروشی و لبنیاتی،یهو کسی به سرش بزند و کلانه فروشی باز کند آنهم در جایی که دو دقیقه با خانه م ...
امروز روی مرز امید و ناامیدی قدم میزدم. گاهی یک قدم میرفتم سمت ناامیدی و لحظه بعد برمیگشتم به امیدواری. فکر میکنم سوسن کمالگرایی که مدتها پنهان شده بود دوباره باز داره برمیگرده. توی این موقعیت نمیدونم خوبه یا بد! میتونه کمکم کنه و میتونه ناامیدم کنه. روی مرز قدم زدن رو دوست ندارم. دلم میخواد وارد ...
روی نیمکت پارک نشستم ، روبرو بچه ها آب بازی میکنن و من منتظر اسنپ حس دل گرفتگی دارم زندگی چرا برای من خبر خوش نداره حالا چرا انقد اسنپ گرون شدههههه پراید سفید روغنی تو راهه ، سفید روغنی با سفید معمولی چه فرقی داره دیگه :/ ...
بسم الله امروز داشتم به این فکر میکردم چقد خوبه مستقلیم و چقد این حریم خصوصی به دلم میزنه نعمت مستقل بودن و خونه داشتن رو کسی مثل من میدونه که زندگی شریکی نکبت باری با پدر شوهرش داشته😁 من میگم برید تو یه جا دور...داخل یک اتاق با شریکتون زندگی کنید اما بعد ازدواج حتی یک روز با خانواده خودتون و خانواد ...
سلام ؛ از اونجایی که خونمون کوچیکه و با فاصله ی کمی از همدیگه میخوابیم و طبع آدما فرق داره یکی گرمشه و یکی سردشه تمام دیشب در حیاط باز بود و دم دمای صبح من سرما خوردم ؛ از سرما از خواب پریدم ... امروز بهم گفتن تنبلم ؛ خیلی ضعیفم ؛ بهم گفتن هم سن و سالهام هزارتا کار انجام میدن و منم همش یه گوشه خونه ...