بعضی روزها آن‌قدر خشن می‌گذرند که شب‌ها باید به خودم یادآوری کنم آن آدم جدی و زمخت ساعات کاری نیستم. گاهی توی مسیر برگشت، چند تا آهنگ پیدا می‌کنم که لبه‌های تیز و بُرنده‌ی روز را می‌سابند و نرم می‌کنند. سنگینی مناسبات اجتماعی را از دوشم برمی‌دارند و احساساتم را از بایگانی سینه‌ام بیرون می‌کشند. یکی ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

خواب معلم ورزش دبیرستانمان و امتحان‌گرفتنش را دیدم. یکی از بخش‌های امتحان این بود که هفت بار دور زمین بسکتبال مدرسه بدویم و او زمان بگیرد و براساس دقیقه و ثانیه‌های دویدنمان نمره بدهد. تئوری خودش این بود که سه دور اول انرژی دارید و باید خوب بدوید. دور چهارم کمی سرعتتان را کم کنید برای تجدید قوا و بع ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

درود بر عزیزان آقا من طاقت نیاوردم و باید یه پست میزاشتم نمیشه اینطور 😁پس چی بهتر از خاطره کنکور اردیبهشت : این منم در دنیای موازی بر سر کنکور ما با تکاپوی بسیار شب را صبح کردیم و ساعت 6/15 صبح از خواب برخواستیم که برویم و کنکور دهیم , القصه سوار بر مرکب پدر و به همراه مادر گرانقدر به سوی حوزه شتاف ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

I had a dream. In fact, it was the night I met you. In the dream, there was our world, and the world was dark because there weren't any robins and the robins represented love. And for the longest time, there was just this darkness. And all of a sudden, thousands of robins were set free, and they fle ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

آدم‌ها تنهایت می‌گذارند، با این یکی نمی‌شود جنگید. کسی که همراه شادی‌هایت بوده تنهایت می‌گذارد. کسی که شریک غم‌هایت بوده هم تنهایت می‌گذارد. کسی که به بودنش امیدوار بودی تنهایت می‌گذارد، کسی که آمده بود از تنهایی نجاتت بدهد هم تنهایت می‌گذارد. هر کدام‌ رنجی روی قلبت می‌گذارند، کم یا زیاد. بعضی‌ها نز ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

Love is awful. It’s awful. It’s painful. It’s frightening. It makes you doubt yourself, judge yourself, distance yourself from the other people in your life. It makes you selfish. It makes you creepy, makes you obsessed with your hair, makes you cruel, makes you say and do things you never thought y ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

هفته‌ی سوم اتفاق. هر شب یک ماجرایی پیش می‌آید که غافلگیرت کند. ماجرا و غافلگیری از جنس چاهی تاریک و عمیق. تو می‌افتی ته چاه و بعد باید زور بزنی خودت را از چاه بکشی بیرون. دیشب از بدترین شب‌ها بود. اضطراب از یک جایی آمد و دیگر رهام نکرد. با دوست حرف زدم و چیزهای سختی گفتم. او شنید و گفت و باعث شد اشک ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

سرویس بهداشتی محل‌کارم تاریکه، خودم از این هم تاریک‌ترم.🤝 ‌ ‌ ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

زوج جوان میز کناری‌مان یک پسربچه داشتند که مدام سر و صدا می‌کرد و یک دقیقه هم آرام نمی‌گرفت. مادر از کیفش یک کتاب داستان درآورد و جلوی بچه گذاشت. بچه شروع به ورق زدن کرد. بعد یکدفعه با ذوق گفت: «ئه خارپشت!» و شروع کرد به داد زدن: «آهااااای خارپشته! آهاااای خارپشته» تا اینجای کار ایرادی ندارد، بچه اس ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

این ترکیب «زن مستقل و قوی» هم دارد تبدیل به آن عبارت‌هایی می‌شود که جز فشار اجتماعی و روانی بیشتر چیزی برای زن‌ها نداشته باشد. قوی بودن وضعیتی پیوسته و مداوم نیست و پر از بالا و پایین شدن است، نه فقط برای زن‌ها که برای هر انسان معاصری! امروز قوی بودی، فردا دیگر نمی‌توانی قوی باشی. سال گذشته قوی بودی ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید