بخشی از کیسهخوابام در کمد بالایی دیده میشود. جز یکبار که برای چک کردن سلامتش بوده هیچوقت از آن استفاده نکردم. یعنی لازم نشده. چندان اهل سفر نیستم و فقط برای روز مبادا خریدمش. در یک چرخ شبانه اطراف میدان گمرک لااقل ۵ سال پیش، چشمم افتاد به قیمت کماش و فکر کردم چه سودی کردم. چند سال بعد باید گران ...
Forwarded From شورومقسمت ۱۷۰ #پادکست شوروم، روایت «چیزهایی هست که نمیبینی» در اپهای پادگیر منتشر شد.نویسنده: محسن ظهرابیراوی: بهنام درخشانتدوینگر: نرگس داورپناهکست باکس | اپل پادکست | اسپاتیفای | یوتیوب موزیک | شنوتولطفا شوروم را با علاقهمندان به روایت و داستان به اشتراک بگذارید.@ShurumCloud ...
محسن ظهرابی - جُستارهای کوتاه: ➖ @mohsenzohrabi_essay سیسی بکسترِ فیلم آپارتمان یه جایی دربارهی یه عشق قدیمی که به خاطرش به زانوی پای خودش شلیک کرده میگه سا ...
➖ @mohsenzohrabi_essay ...
محسن ظهرابی - جُستارهای کوتاه: به میم میگم گذشته فقط به یاد آوردن نیست، یکی از سفرهایی که به گذشته میکنم موقع روانکاویه. یه جور برگشت به گذشته و دوباره فکر کردن به چیزی که رخ داده و تغییر د ...
به میم میگم گذشته فقط به یاد آوردن نیست، یکی از سفرهایی که به گذشته میکنم موقع روانکاویه. یه جور برگشت به گذشته و دوباره فکر کردن به چیزی که رخ داده و تغییر دادن معنای اتفاق افتاده هم هست. انگار تو هول و ولایِ حال یه چیزایی قاطیپاتی میشه و بعد که درستراست بهش فکر میکنی میبینی نه، میشده یه جور ...
من یه نویسندهی غیرحرفهای هستم. به نظرم یه نویسندهی حرفهای کسی هست که هر روز یه تعداد ساعت مشخص رو صرف ادبیات میکنه. من بدم میاد هر روز یه تعداد ساعت مشخص رو صرف کار مشخصی کنم. از این نظر شبیه آنارشیستها هستم. یه جور حال کردن با بینظمیه. اما این بینظمی لزومن بیمبالاتی نیست. یه جور مبارزه هم ...
Forwarded From شورومروایت «چیزهایی هست که نمیبینی» نوشتهی محسن ظهرابیبخشِ #صداها، شمارهی ۳۴ شوروم.چند روز قبل مجبور شده بودم با هاون روی نخودها بکوبم تا حمص درست کنم و امروز دوباره این مسئلهی حلنشده، اما باقیمانده از ذهنم گذشت: پارچِ شکستهی مخلوطکن. دو سال از شکستنش میگذرد. مثل بیشتر شکستن ...
برای دوام آوردن گاهی به انکار زمانه فکر میکنم. سراغ معدود چیزهایی میروم که مرا از این لحظه میکَنند و جایی در ناکجا ول میکنند. کاری که از هر اثر هنری دلچسبی انتظار دارم.هنوز یکی از این درگههای رفتن به ناکجا کنسرت کاروانسرای پرستو احمدی است.ناکجایی در مکان رویداد هم معلوم است. زنی زیبا با گروهش د ...
"ببخش اگر که میپری و ساکت ایستادهام.درختِ من مزاحم کبوترش نمیشود."این اولین تصویر پررنگی از عشق بود که در دانشگاه به من رسید. شاعرش جوانی بود ساده و ساکت. با پیراهن مشکی یا سفید یا راهراه روی شلوار پارچهای. وقتی در تالار هشت، که اکثر مراسمهای ما آنجا بود، شعر میخواند دستانش را جوری روی تریبون ...