لحظه‌های زنده بودن فرّارند. از دست می‌گریزند به محض آنکه بخواهی به چنگ‌شان بیاوری، مثل اشعه‌ای بدون پیش‌وپس که از غیب می‌آید. لحظه‌های زندگی تملک‌ناپذیرند. برای همین نمی‌شود با هیچ پولی خریدشان. نمی‌شود از پیش برایش برنامه ریخت یا ساختش. خود‌به‌خودی است. لحظه‌های زندگی پاداش ندارهاست. در نداری و وار ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

راننده اسنپ کلافه پرسید: «اونی که ضد مرده میشه فمنیست. اونی که ضد زن هست اسمش چیه؟ من اونم.»گفتم «فمنیست ضد مرد نیست. ضد مردسالاریه. مردسالاری هم یه نظام اجتماعی هست که داریم توش زندگی می‌کنیم و همه این مفاهیم حول مفهوم عدالت می‌گردند.» بعد ساکت شدم. دارم تمرین می‌کنم چیزها رو تا مجبور نشدم توضیح ند ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

هدف این روزهام اینه که یادم بره ساعت چنده. فهمیدن زمانی که ساعت نشون میده، بهم میگه یه کاری کن. یه وظیفه‌ای داری. یه جایی یه چیزی انجام نشده. زود باش. یاد برنامه‌ریزی کنکور میفتم که دو ساعت دو ساعت زمان رو بخش کرده بودم و هر بار سراغ یه درس می‌رفتم. می‌خوام از بند اون برنامه‌ریزی که قراره باعث پیشرف ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

بندهایی جلوی پر کشیدن پیرپسر را گرفته‌اند. هر لحظه که فرصت پیدا می‌کند روی پای خودش بیاستد و تصویر یک آدم واقعی را نشان دهد، یکی از این بندها پایین می‌کشدش. یکی منابع اقتباس‌اند و دیگری تلاش برای انطباق یافتن بر وضعیت سیاسی اجتماعی ایران. بندهایی که در اظهارنظرهایی که درباره‌ی فیلم شنیده‌ام و خوانده ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

▪️کوتاه درباره‌ی پیرپسر➖️ @mohsenzohrabi_essay ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

محسن ظهرابی - جُستارهای کوتاه: هر کسی راه حلی برای برگشت در زمان دارد. مارسل پروست سراغ بو رفت. بو قدم به قدم عقب بردش، تا به یاد بیاورد. برای من راه رفتن حکم بازگشت به گذشته دارد. مهم‌ترین ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

▪️رهرو آن است که گه تند و گهی خسته رود و گه می‌ایستد!دیروز با میم صحبت‌مان کشید به ضرر شعر کلاسیک فارسی برای بشر امروز ایرانی. میم اعتقاد داشت شعرهای کلاسیک (که همیشه شیفته‌شان بود و همیشه از شجریان ممنون بود که این شعرها را به ملکوت اعلا برده) فقط قشنگ است، اما معنایش مضر است. می‌گفت در فرم و زبان‌ ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

Forwarded From شورومیادداشت «دست‌های نوازشگر» نوشته‌ی محسن ظهرابیبخشِ #مواجهه، شماره‌ی ۳۱ شوروم.سرک نمی‌کشم. عکس‌های فیلم را دوباره نگاه نمی‌کنم. صحنه‌ها را مرور نمی‌کنم. به حافظه برمی‌گردم. چیزهای اساسی فراموش نمی‌شوند، مثل «رُزا» در _بخشش‌های دلسوزانه،_1 اولین نقش‌آفرینی مهم تس هارپر2 در عالم سینم ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

می‌پرسه: «اسم کتابی که می‌خونی چیه؟»یه جوان بیست و خرده‌ای ساله‌ی موفرفریه پر از امید. یه کتاب با تصویرهای بامزه هم دستشه به اسم «پاندای بزرگ و اژدهای کوچک». حوصله‌ی هم‌صحبت شدن باهاش رو ندارم. خیلی دوست ندارم با غریبه‌ها هم‌کلام شم این روزها. اون هم تو واگن که مجبوری طولانی مدت آدم‌ها رو تحمل کنی. ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

▪️ فحش پیش‌گیرانهیکی از کارکردهای فحش در فرهنگ ما مخفی‌ کردن احساسات دیگران بوده. ما برای چیزی فحش می‌گذاشتیم. فحش گذاشتن برای جلوگیری از اینکه کسی فکری یا میلی یا کنشی داشته باشه. فحش گذاشتم اگه کسی فلان‌طور فکر کنه. یا فحش گذاشتم اگه کسی آشغال بریزه. این فحش گذاشتن‌ها عمومن به تغییر عقیده‌ی دیگری ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید