طعم گیلاس ۵ پدرش تماس گرفت که «بچه ام امشب میشود پیش شما بماند؟ جایی مهمانم». تا الان در هر حال خوش و ناخوش که بوده ام، همیشه جوابم مثبت بوده.بور فرفری را از تولد دوست مشترکی آورد خانه ما؛ که بچه‌ من آنجا دعوت نبود، و وسایل خوابش را داد و رفت.اینکه حواس هر دو کودک، جمع بود چندان حول این موضوع حساس و ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

سلول سرطانی فکر می‌کند خیلی قوی و زرنگ است، که الحق هم هست!او DNA را به‌نفع خود دست‌کاری می‌کند، بقیه سلول‌ها را مثل و مال خود می‌کند، به اعضای دیگر بدن لشکر می‌کشد، سیستم دفاعی بدن را دور می‌زند و شکست می‌دهد.او از تمام داروها و شیمی‌درمانی قسر در می‌رود و زمانی که فکر می‌کند قدرت مطلق و فرمانده بد ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

یک ساله ام امن و سیر و راضی در بغل مانویم.در بیرون عکس لابد والدینم هستند و مرا صدا میزنندو او گرم و محکم عروسکم و مرا در آغوش فشرده با مروارید دندانهایش و برق زندگی توی چشمهایش. می‌دانست لبخندش زیباست. هر بار صدایش می‌زدی یا دوربین را می‌گرفتی جلوی صورتش، به پهنای چهره می خندید. می دانست زیباترین ع ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

قدیم‌ها که تشک‌ها اینقدر تنوع نداشت، کارمان راحت‌تر بود. یک تشک پنبه‌ای می‌خریدیم و سالی یک بار هم می‌دادیم لحاف‌دوزی پنبه‌هایش را بزند. حالا اما هزار مدل تشک طبی، فنری، طبیِ فنری، فنری پاکتی و غیره آمده که آدم واقعا نمی‌فهمد چی به چیست! داشتم توی فروشگاه‌های اینترنتی دنبال ویژگی‌ها و تفاوت‌های انوا ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

شهریورهای کودکیم که می‌فرستادندم رشت، وقت شالی پزان که هوا خفه و ساکن بود، خواب اجباری بعد از ناهار که تمام میشد و پدربزرگم لخ لخ کنان و آرام، چیزی زمزمه میکرد و کمربند می‌بست و می‌رفت مغازه (و تمام آن سالها یک بار نشد این مرد بدون کمربند چرمی و ادوکلن از در خانه بیرون برود)، گوشه چادر سفید با گل‌ها ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

محسن ظهرابی - جُستارهای کوتاه: به میم میگم گذشته فقط به یاد آوردن نیست، یکی از سفرهایی که به گذشته می‌کنم موقع روانکاویه. یه جور برگشت به گذشته و دوباره فکر کردن به چیزی که رخ داده و تغییر د ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

Video is too big ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

این روزها بسیار به این نوشتهٔ الهام فکر می‌کنم: الهام صالحی، پژوهشگر و فعال اجتماعی که ۲۶ روز از دستگیری و بازداشتش می‌گذرد.آدمِ خصوصی‌شده: من و خانواده‌ام، من و بچه‌ام، من و فقط من، نمی‌تواند آدمی سعادتمند باشد. آدمی که سعادت را تنها در خود و حلقهٔ محاصره‌شدهٔ خودش جست‌وجو می‌کند، بی‌شک، زمانه و تر ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

بعضی از منابع ترم اول دوره اطلس دنیای درون@TheWorldasISee. ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

.▫️سنگی پیدا می‌کنیم‌ و شوتش می‌کنیمعلیرضا روشن در شعری می‌نویسد:"یارم نیامدبچّه‌ای را در کوچه زدم."غم این‌شکلی است، خشم چنین سیمایی دارد، دلتنگی که لبریز می‌شود سر از چنین جایی در می‌آورد. امّا خوب یا بد، خیلی وقت‌ها آدم‌ کودکی را در خیابان پیدا نمی‌کند تا از غمِ نیامدن یارش او را بزند. برای همین ی ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید