خاصیتِ تاریکی، غرقشدگی است. تاریکی میآید که تو را در خودش فرو ببرد. برخلاف نور که خاصیت احاطهکنندگی دارد، تاریکی، تمامِ تو را درهم میپیچد تا رخصتِ آسودگیخاطر را از تو بگیرد."آهای! کسی اینجا نیست؟ سلام."بهقدر نفستازهکردنی، فرصت دارم که از دل تاریکی، احوالی بگیرم و از خودم بگویم.عزیزم سلام. م ...
همسایه ام نوشت: چقدر خوشحالم. بخاطر این آخر هفته عالی. کارم را زود تمام میکنم. بعد میرویم مسابقه هندبال. بعد می آییم خانه تو برای آن خوراک از بهشت. و در تلفظ فسنجان، نوشت: vezenjanاینکه اول خودش دامن ما را گرفت و قرار دیدار گذاشت و شبش نوشت که بچه هایش دلشان میخواهد دیدار خانه ما باشد که همیشه کلی ...
یه سری دوستامون بابت اون عروسیه معتقد بودن «جامعه به هر حال این شکلی شده. اینا و بچههاشونم بالاخره توی همین جامعه زندگی میکنن و استثنا نیستن و فلان» ولی حالا همونا معتقدن فیلم فرمالیتهٔ آقای فوتبالیست، بیحیاییه.(جالبه واقعاً)#عروسی #ریاکاری(@mahdiyartian) ...
خونه تاریکههمه خوابن و من از خستگی زیاد خوابم نمیبره. چشمامو روی هم میزارم و از زیر سرم صدا میاد. انگار یکی صندلی رو روی زمین میکشه. خونه تاریکه و نور گوشی کمی دورم رو روشن میکنه. انگار یکی از توی تاریکی داره بهم نگاه میکنه.شاید خوابم میبره اما حس نگاه خیره ی روم اجازه نمیده. حس میکنم یکی الان به سم ...
همیشهٔ تاریخ، ملیجکهایی بودن که خوشرقصیها داشتن؛ الانم هستن و تا اینجاش چیز تازه و عجیبی نیست. ولی اینایی که «خیلی راحت» به هر کسی که امروز کار هنری و فرهنگی میکنه، انگ شرففروشی میزنن، دنبالهٔ همون جماعتی هستن که محمدعلی فردین، بهروز وثوقی، ناصر ملکمطیعی، پرویز صیاد و دیگران رو ممنوعالکار و ...
Forwarded From کار برای زندگی | الهام مراد📌 وقتی جامعهٔ مدنی، طبقاتی میشود...اعتراض به تمرکز قدرت و ثروت در دست گروهی از مردم و طبقاتی شدن جامعه، یکی از دغدغههای رایج در بین فعالان اجتماعی است. اما یکی از خطرات آرام و کمتر دیدهشده که کنش اجتماعی را از درون پوک و بیاثر میکند، طبقاتی شدن خود جامع ...
الف سماور را روشن کرد و لیوانی چای برداشت. سپس به بالکن کوچک خانه رفت، جایی که خرت و پرتها — صندلی، پیاز و سیبزمینی — کنار هم تلنبار شده بودند. صبح های پاییز آفتابی نیمه گرم بر گوشه بالکن میتابید و چای خوردن را با نظاره بر تصویر مقابل که بام خانه ها و چند درخت بزرگ آنطرف تر و چندین کوه و کبوتر بود ...
وقتی حرف میزنی تازه میفهمی چقدر شباهت و همنظری و هممسیری وجود داره؛ به مراتب هم قویتر از تفاوتها. و حتی میتونه منجر به زایش دوبارهٔ جسارتِ «دو لبهنویسی» بشه؛ مثل ققنوس. چیزی که سالها (به هزار دلیل موجه و بعضاً غیرموجه) ازش فراری بودم و شدیداً هم دلم براش تنگ شده. تازه میتونه آخرِ حرفاتون ه ...
🔺گاهیگریززندگی قسطی در روزگار بیاهمیتها🖌️نازنین متیننیااین یادداشت درباره چیزهای بیاهمیت است؛ درباره نارنگی کیلویی ۱۶۵ هزارتومان که حتی ظاهرش هم مشخص است کیفیت چندانی ندارد و پوستش را روغنکاری کردهاند که تازه و رسیده نشان دهد. درباره گوشت و مرغی که هزارتومان هزارتومان بالا رفته و حالا اگر بخو ...
اما اینهم یکجورش است؛ یکجور قصه که شاید هزارسال بعد نمونهاش کنن برای دامنه بیحد آدمیزاد برای تحمل شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی و اینکه فشار هرچه که باشد، بیاهمیتها، بالاخره راه خودشان را باز میکنند و آرام آرام زندگی را میبلعند و زنده ماندن قسطی هم خودش، نوعی از زندگی است. @nazaninmatinniach ...