به خبری که هم اینک به دستمان رسید توجه فرمائید: هر کس دیگری را سرزنش کند، نمی میرد تا به آن مورد مبتلا شود. فیزیولوژی جنسی می گوید مردان هر روز میلیونها اسپرم دارند که برای بارور کردن میلیونها زن پتانسیل دارد اما زنها ماهی یک تخمک اگر داشته باشند.... روان زیست شناسی می گوید ریشه گرایش زنان به یک نف ...
امروز زودتر بیدار شدم. کم کم میتونم ساعت خوابم رو بکشم عقبتر. با این که شب بهتر میخونم ولی آخر شب حس دلتنگی و یک حسی که دقیقا نمیدونم چیه بهم دست میده. دوست دارم همون صبح بیدار شم. --- امروز مامان گفت که خواستگار داشتم و ردش کرده. خداروشکر واقعا رد کرده. میدونم اگر قبلا بود حتما نظر من رو میپرسید. ...
زیر تاق آجری گنبدی مانند نشستم دست ها و بینیم از سرمای نه چندان زیاد هوا یخ زده ولی همچنان قصد خونه رفتن ندارم به مناره های آبی رنگ تو دل آسمون سرمه ای شب خیره میشم و صدای آژیر آمبولانسی که سعی داره از بین شلوغی ماشین ها رد شه به گوش میرسه و چه خوب که امشب شیفت نیستم کودکی وسط توپ بازی میکنه ، بچه ه ...
امروز با این که دیر از خواب بیدار شدم ولی دوستش دارم. صبح هر کاری میکردم نمیتونستم بلند شم. کامل گیج بودم و این حور شد که دیر بیدار شدم. اولش هم کمی نگران و هراسیده بودم که اوه برنامه این هفته سنگینه و نمیرسی! اما پنجاه درصد اجرا شدن بهتره یا صفر؟ بدیهیه! در نهایت دویدم و دویدم و گویا رسیدم. حس خوب ...
وحشت چیز خوبیه . خیلی بهتر از غفلته. وحشت برای اتفاق افتادن جرقه، برای رعد . که مقدمه میشه برای بارون . وحشت چیز بدیه .می تونه بعد از تنها شدنت بعد از خالی شدن دنیات بعد از تموم شدن ایمان و امنیتت اتفاق بیافته... وحشت چیز تازه ایه...بد باشه یا خوب دوستش دارم حتی وحشتی که بعد از نازنین ها اتفاق می ...
امروز دوباره بحث کوچکی با خواهرم پیش اومد و من دیگه این جور بودم کههه نمیخوام توی این اتاق بمونم. البته چیزی بینمون رد و بدل نشد و قهر پیش نیومد. سکوت کردم رفتم پیش مادر و پدر گفتم: اون اتاق رو میخوام. و اونا هم اینجور بودن که خب حالا بعدا ( هیچ وقت) منم دیدم ای بابا اون سوسن آروم جدی جدی به درد ا ...
امروز برای اینکه حواسم پرت بشه زدم تو کار تمیز کاری راه پله و سرویس بهداشتی و آشپزخونه همه رو شستم ، حالا کل خونه رو بوی جرم گیر گرفته و بیرون نمیره موهایی که هنوز ازشون قطرات آب میچکه رو همونطور میپیچم لای حوله ، یه روز میزنه به سرم و کوتاهشون میکنم مچاله شده لای پتو منتظرم ساعت بگذره و برسه وقت رف ...
امروز احساس پررنگ ترس است. ترسیدهام و راستش از این ترس نمیدانم از این ترس چگونه استقبال کنم. از برنامه عقب که میمانم ابنجور میشود. حالا هم ترسیدهام. از خودم میترسم. چقدر بد است آدم از خودش بترسد. این ترس که میگویم شبیه این است که یک شیر دردنده روبرویم میبینم با دندانهای تیز. نگاهم میکند و گ ...
با چو دوستاش رفتیم سفر، به نزدیک های محل زندگی الف. چقدر از الف بدم میاد. آدم دوزاری. اول که رسیدیم بیشتر به الف فکر میکردم، به اینکه اگه عقلم سرجاش نیومده بود و باز باهر سازش میرقصیدم چی میشد؟ کابوس بود. نمیدونستم لب پرتگاهم اصرار داشتم که ادامه بدم چون کات از نظر چیز بدی بود. امروز اما انقد حالم ا ...
این را بنویسم بعد بروم به بقیه زندگیام برسم: 1- پریهیلین یا حضیض خورشیدی نقطهای از مدار است که یک سیاره یا شهابسنگ به نزدیکترین فاصله به خورشید میرسد. 2- دیروز همه داشتند میگفتند که امروز یعنی 29 اکتبر شهابسنگ 3I Atlas به حضیض خورشیدی میرسد و اگر در این محل حرکت غیر قابل پیشبینیای از خودش ب ...