بابام اخلاق جالبی داره، تا وسیله‌ای کامل خراب نشه درستش نمی‌کنه، البته وقتی هم کامل خراب بشه بازم ممکنه درستش نکنه، بستگی داره به اینکه چقدر نیازش داره. ماشین هم براش اینطوریه، همیشه میگه داره کار می‌کنه ولی خب با چه شرایطی. چند وقتی بود […] ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

روابط من و پدرم، يك چند درجه‌ای با روابط اكثر دخترها با پدرشان فرق دارد. البته اگر بخواهم دقيقش را بگويم، می‌شود چند صد درجه، نه يك مقدار جزئی و سرانگشتی.او دوست خوب من است.مثلا يادم است اولين‌باری كه در ايام جوانی و جاهلی به قول عزيزانِ امروزی "كراش زدم"، رفتم و عكسش را صاف گذاشتم كف دست پدرم تا دي ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

1. یک دستفروشی هست که میوه هایش همیشه خوب هستند.مخصوصا در فصل توت فرنگی بهترین توت فرنگی ها را برای فروش می آورد و از بس من از این آقا توت فرنگی خریده ام دیگر تقریبا آشنا هستیم و در فصل های دیگر هم که گاه گداری مسیرم می خورد از همان جا میوه می خرم و معمولا هم راضی هستم.البته مقداری که اصلا قابل توجه ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

صحبت‌های خمینی در مورد لزوم پوشیدن چادر همچنان بحث‌انگیز است. مجاهدین با انتشار بیانیه‌ای گفته‌اند که درحال حاضر مسایل بسیار مهمتر دیگری در مملکت وجود دارد و مطرح ساختن مسئله حجاب فقط به نفع ضدانقلابیونی تمام می‌شود که قصد ایجاد هرج و مرج دارند. صادق قطب‌زاده نیز تقریباً همین حرف را زده‌اند.   اسناد ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

روزهای آخر ساله ، نمیدونم انگار همه خوشحالن من نه . انگار همه موفق اند همه همه چیز دارند من نه ؛ خب چی کار کنم . ندارم دیگه :( امسال هیچی نخریدم ؛ ما که مهمونی نمیریم . نه کسی سراغمونو میگیره نه ما پیگیر کسی میشیم . از همه فامیلا فقط اسمشون مونده . خودمم حوصله ندارم لباس نو برای چی ؟ راستش همه چیز خ ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

میون شلوغی‌های خونه تکونی، چشمم افتاد به اون کاور مشکی. کاور مشکی گیتارمو میگم. آرزوی بچگیام! یادش بخیر چقدر پول جمع کردم و گرون شد و گرون شد و پول جمع کردن تا که بالاخره زورم به خریدنش رسید! شبی که رفتم از تیپاکس تحویل بگیرمش چقدر ذوق و شوق داشتم!.. رفتم سراغش و زیپشو تا نصفه باز کردم.. شکستگیشو دی ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

برای خونه‌ی لیلی تصمیم گرفته بودم تلویزیون بخرم، حتی سیم‌کشی‌های خونه رو هم بر اساس نصب تلویزیون طراحی کرده بودم تا اینکه در مهمونی شب فیلم خونه‌ی مسعود با پروژکتورهای شیائومی آشنا شدم و خوشم اومد. احساس کردم به جای تلویزیون باید این رو بخرم […] ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

فکر می‌کنم اوایل اسفند مامان ازم پرسید برنامه‌ات برای هفته‌ی آخر اسفند چیه؟ منم گفتم نمی‌دونم، خیلی سریع گفت من کاری به بقیه کارهات ندارم، شنبه خونه باش مراسم افطاری داریم. من از برنامه‌هایی که دیگران برام مشخص می‌کنن و مربوط به هفته‌های آینده هستن […] ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

1. یکی از پسرعموهایم داشته است با ماشین پسرخاله اش از خانه خاله اش برمی گشته است اما وسط راه از پسرخاله اش می خواهد او را پیاده کند تا هم از هوای بارانی لذت ببرد و هم پیاده به خانه برگردد.کمی که راه می رود می بیند که یک نیسان به سرعتش به سمتش می آید.می دود و می پرد توی جوب و تصادف نیسان و پسرعمویم ت ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

هرباری که با محمدرضا صحبت می کردیم ، بعید بود از عشقش نسبت به وبلاگ حرفه نزنه. همیشه دنبال راهی بود که بتونه این فضا رو گرم تر کنه. بالاخره پستینا راه اندازی شد و میخواد تبدیل بشه به یک آرشیو کاملی از پست های مفید وبلاگ ! مهم نیست وبلاگ شما روی چه پلتفرم و سایتی باشه . میتونید توی ربات پستینا بصورت ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید