درمانده ام... عاجزم... از خیلی مسائل...! بی انگیزه تر از همیشه..! حالا میتونم بگم ناامیدم...! تو این دو سال تو هر زمینه ای شکست خوردم...! دوساله که فقط نمیشه...! انگار که اصلا نباید بشه...! و منی که مثل دخترک کبریت فروش هر از گاهی با روشنایی لحظه ای کبریت دلمو گرم «شدن ها » میکنم...! ضعیف شدم...! مث ...
فرداشب ۱۵ نفر مهمون دارم، از مهمونی دادن بدم نمیاد؛ عاشق درست کردن ژله و سالاد و غذام! ولی خب خسته میشم! قرار گذاشته بودم شبا زود بخوابم که ۵ صبح بیدار بشم و درس بخونم ولی به جز یکی دوبار نتونستم عملیش کنم! من کلا دارم تاوان بی عملیم رو میدم و به شدت از خودم ناراضی ام! چرا مغزم حاشیه رفتن رو بیشتر د ...
همین الان از خواب پریدم انگار که ۱۰ ساعته خوابیده باشم، منظورم اینه به راحتی تونستم از خواب دل بکنم! چرا؟! چون تو خواب. یه عده دنبالم بودن! میخواستن خفه ام کنند! خیلی ترسناک بود وضعیتم! داشتم سکته میکردم! جالبه اونجام به فکر کیان بودم که اگر منو خفه کنند بعد من میخواد چیکار کنه با وجود وابستگیش به م ...
تقریبا ۲ ساعت مونده تا ۱ شهریور ۱۴۰۴ هم تموم بشه. بلاخره تابستون با همه اتفاق های خوب و بدش داره تموم میشه. این تابستون هم تابستون خوبی بود برام هم جهنم. از جهت گم شدن داداشم که گم شدن نبود و به خواست خودش رفت بد بود و استرس زا. نه چون اون رفت. به خاطر تنش ها و فشار هایی که روی ما بود. به خاطر توجه ...
هیچوقت نتونستم با دندونپزشکی کنار بیام، از زمانی که بچه بودم یادمه یکی از فوبیاهای من بود که هنوزم هست! برخلاف اینکه مسواک زدن مرتبی دارم و هر سال برای چکاب دندون میام،با اینهمه دندونای خوبی ندارم و ناچار برای جلوگیری از کارهای عجیب و غریب تند تند میام دندونپزشکی که با عصب کشی و پر کردن ،ماجرا رو تا ...
گاهی برای رهایی از حس های منفی که سراغم میاد، فکرایی به سرم میزنه که باورم نمیشه من دارم به این چیزا حتی فکر میکنم! دلم گاهی میخواد بد باشم! خیلی بد... میخوام نشون بدم میتونم! میتونم بچزونم! جوری که بسوزونم تا مغز استخون! افکارم برای رهایی از احساساتم دارن کم کم کنترلم میکنند بهم جهت میدن، حتی جهت م ...
دلم برای زن همسایه میسوزه! زمانی که ۲۵ سالش بوده همسرش مریض میشه و فوت میکنه و با دوتا بچه میمونه! با سبزی پاک کردن اموراتشونو به سختی میگذرونده! بچه ها بزرگ میشن و ازدواج میکنند! حالا مامان دیگه اون دختر جوون داغ دیده نیست! ۵۴ سالشه، تنها خونه ای که از همسرش براشون مونده و ارزش چندانی نداشته میفروش ...
احساس تلف شدن دارم! حس میکنم خیلی انرژی دارم ولی نمیتونم تخلیه کنم! همسرم دقیقا مخالف منه، اروم یکنواخت و میشه گفت بی انرژی و این دقیقا نقطه ی اختلافمونه! من خیلی هیجانی ام مثل یه دختر بچه برونگرا و خیلی احساساتی، همش دوست دارم حرکت کنم رو به جلو از هر نظر درس، کار، اشپزی، خیاطی و... برای همه چی انر ...
همیشه فکر میکردم خیلی مقاومم و دیر طاقتم طاق میشه، به قول خودمون تحملم بالاست! چند وقتیه که در این مورد به تردید افتادم! امروز دیگه مهر تاییدش برام زده شد! من خیلی ضعیفم و زود از پا در میام! امروز رفتیم سینما و فیلم پیر پسر رو دیدیم اکران ساعت ۱۹ بود و فیلم سه ساعتی طول کشید و ما از اونجا که دیرمون ...
خسته ام از بی عملی! از تنبلی! چند روز و. شبه که بیخیال درس و کتاب و دفترم! چرا نمیخوام بفهمم همزمان نمیشه همه غلطی کرد!؟ باشگاه، زبان، بچه دوساله، سرکار، کنکور ارشد،خونه تمیز مثل اینه،کتابخونه، خیاطی، مطالعه ازاد...! مگه یه روز چند ساعته؟! مگر چندتا کار تو چند ساعتی که کیان خوابه میشه انجام داد؟! چر ...