Forwarded From کانال محمدکاظم کاظمی✳️ صحنه‌های پاک‌نشدنی 🔸محمدکاظم کاظمی🔻خداوند از او درگذرد. نام «کریم غول» در اوایل دههٔ هفتاد لرزه بر تن مهاجرین افغانستان در مشهد می‌انداخت، مأمور خشن و بی‌رحم «افغانی‌بگیر». سپس او در روزهایی که گرفتار سرطان شد، بسیار از مهاجرین حلالیت طلبید. سرطان او را برد اما ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

Forwarded From تجربه‌ بودن | محمود مقدّسی.▫️امّا کدام زندگی عادی؟اصلاً حق با تو. همه چیز را می‌دهیم زیر فرش. نه خانی آمده و نه خانی رفته. به زندگی عادی بر می‌گردیم. خبری هم نیست. چند ساختمان بوده و چند آدم و چند جای نظامی. حالا که دیگر هواپیمایی هم توی آسمان نیست. اصلاً خیلی شهرها اگر مسافر نمی‌داشت ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

این مدتی که ایران در جنگ بود، بیان آی‌پی‌ های خارجی را بلاک کرده بود. به وبلاگم دسترسی نداشتم. وبلاگ‌های شما را هم نمی‌توانستم بخوانم. از فشار ِننوشتن داشتم دیوانه میشدم. متنفرم از بی‌ثباتی این پلتفرم. عصبانی‌ام از خودم که نمی‌توانم بدون نوشتن دوام بیارم. به جای با ثبات‌تری برای نوشتن نیاز دارم ولی ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

Forwarded From این‌سو | iNsOo (Zarqam Narehei ضرغام نره‌ئی)درس‌آموخته‌هایم از ۱۲ روز جنگ و التهاب و پریشانی:۱- خانواده و یاران موافق، ارزشمندترین سرمایه و داراییم هستند و باید همواره در حصار امنی قرار بگیرند.۲- برای تاب‌آوری در برابر سختی‌ها باید قدرت پذیرش تغییر را آموخت.۳- قوی سیاه ریسک را در هر ت ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

Forwarded From نگارنامهبسیار دقت می‌کنم. از بچگی همینطور بودم دائما خیره به جایی بودم. خیره به اتفاقی، آدمی، فضایی!مامان که رفته بود تا دکتر زنان معاینه‌اش کند من از لای پرده خیره به زن لنگ در هوای تخت بغلی بودم، در عروسی خیره به لباس‌ها و رقص‌ها و خنده‌ها بودم، در مهمانی خیره به خانه مردم بودم، طرح ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

Forwarded From namelessرفتن و رسیدن و تازه شدنحالا جنگ تمام شده و ما برای هضم تمام این‌ها به زمان درازی نیاز داریم.در اتوبوس تهران نشسته‌ام و صندلی را با آب خیس کردم. می‌دانم که فعلا باید با حواس‌پرتی‌هایی که بروزش در اشیا خواهد بود کنار بیایم. برای هر کس شکلی دارد و یکی از اشکال من همین است. دستم ب ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

Forwarded From نازنین متین‌نیا🔻روزمره‌های جنگیحالا وقت زندگی است 🖌️نازنین متین‌نیا یک روز بعد از آتش‌بس، زندگی روی نواری از آرامش آغوشش را به روی ما گشوده. انگار نه انگار که تا دیروز در ملغمه‌ای از دود و آتش و ترس، ما را نگران و دلواپس گذاشته بود. حالا ما، آدمیزادهای ترسیده و روی دیگر زندگی دیده، در ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

Forwarded From -استیصال🍃 (𝒚𝒂𝒔𝒊𝒏)می‌خواهم بدانم کِی،چه‌طور همه‌چیز عادی می‌شود؟ هیچ‌وقت عزیز جان، هیچ‌وقت.ولی بالاخره یک‌روز باید وانمود کنیکه یادت رفته.»- از وبلاگ چند وقت یک‌بار- آقای اکا؛نوشته شده در سال ۱۳۸۸ ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

Forwarded From تلخ همچون چای سرد (Atiye Mirzaamiri)چه فرقی دارد روز و شب چندم؟!از آن شهر فاصله گرفته‌ام. آن شهر؟ چه بی‌معرفتم که تهران را این‌طور خطاب می‌کنم. البته که شاید حق دارم‌. راستش مدتی است که دل‌باخته‌ی مکان‌ها نمی‌شوم و زندگی کولی‌وار را ترجیح می‌دهم. مطلوبم این است که بیشتر به آدم‌ها وصل ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

Forwarded From نیکولای آبیما مهره‌های صفحه‌ی بازی‌شان بودیم. بعضی‌هایمان آبی، بعضی سبز، بعضی زرد و بعضی‌های دیگر قرمز. یک‌گوشه توی جعبه افتاده بودیم و دلمان به روزمرگی‌مان خوش بود. آن‌ها تاس ریختند. خانه به خانه جلو رفتند. بعضی از ما حذف شدیم. آن‌ها امتیاز گرفتند. بازی طول کشید. خسته شدند و صفحه را ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید