تمرین امشب شخصیتپردازی بود. هنوز تصمیم نگرفتهام چه شخصیتی را بپرورانم. دراز کشیدهام و با ملالت به این فکر میکنم که اگر وادار به نوشتن نبودم حالا امکان نداشت دست به قلم ببرم؛ و خوشحالم که وادارم و به اندازهی چند سطر هم که شده عضلهی نویسندگیام کار میکند.زهی خیال باطل. راستش اگر بخواهم ادامه د ...
هیچ درد و رنجی بزرگتر از داشتن یک داستان ناگفته در درون خود نیست. مایا آنجلویادم نمیآید کجا خواندهام یا از که شنیدهام، نقل قول بوده یا چه، تنها مضمون حرف یادم مانده است. 《آدمی هرچقدر درون سینه اسرار مگو داشته باشد، به همان اندازه بر آشفتگی و پریشانیاش اضافه خواهد شد.》تکاندهنده بود. یک لحظه در ...
جلد طراحی شده برای غدهکاظم پشت فرمان نشسته بود و داشت به سمت خانه حرکت می کرد. زیر چشمش باد کرده بود و ناراحت به نظر می رسید. ماشین را روبه روی در خانه پارک کرد.از ماشینش پیاده شد و به سمت در خانه اش رفت. نیم نگاهی به پسر بچه هایی که در کوچه بازی می کردند انداخت و سپس کلید را درون قفل چرخاند تا در ر ...
کاظم اسدی به بچه میان حوله نگاه کرد در حالی که نفس نفس می زد و ترسیده بود دستش را بالا برد و عرق پیشانی اش را پاک کرد باز هم به نفس نفس زدن هایش ادامه داد و خیره شد چیزی که می دید عجیب بود پسرش گریه می کرد و دستانش را در هوا تکان می داد و یک سر و دست از شکم بچه بیرون زده بودند.هرگز چنین چیزی ندیده ب ...
هوای روی تو دارم نمیگذارندم.این شعر از شاعر فقید هوشنگ ابتهاج است؛ شعری بسیار شگفتانگیز. نسخه کامل آن را اینجا میگذارم. باری این مصرع را که در آهنگ بالا هم همایون شجریان عزیز میخواند، اینجا نوشتم. مرا به فکر وا میدارد.ای کاش ابتهاج در قید حیات بود؛ و من به ایشان دسترسی داشتم. از او میپرسیدم چه ...
فکر کنم دوپامین معرف حضور همه تون باشه : هورمون انگیزه ! تا اینجاش رو احتمالا همه بدونین اما کارایی دوپامین خیلی بیشتر از اینهاست ! در یک مطالعه برای موش ها یک کپه غذا در یک طرف گذاشتند و یک کپه بزرگتر در طرف دیگر گذاشتن . اما قبل از کپه ی بزرگتر یک دیوار بود که لازم بود موش ها از روی آن رد بشن یا ...
سال 1351مرد در حالی که سیگار در دستش بود در سالن بیمارستان ایستاده بود و سیگار می کشید پرستاری به او نزدیک شد و گفت" آقا اینجا سیگار کشیدن قدقنه خاموشش کنید..." مرد هم سرش را بلند کرد و به پرستار که این حرف را به او زده بود نگاه کرد سپس به سمت سطل آشغال حرکت کرد و سیگارش را درون آن انداخت...به سمت ص ...
به تازگی فیلمی در شبکه های اجتماعی منتشر شده که نشون میده تحقیرمی کنن نیروهای خط تولید لبنیات میهن رو ! من اون فیلم رو دیدم امیدوارم که اشتباه باشه ، به یکی از کارمندا میگه چرا ریش داری؟ به اون یکی میگه چرا سبیل داری ؟ به اون یکی میگه چرا فلان بهمان ؟ ! ! توی شرکتی که من کار می کنم ی سری از خانم ...
شما که در حال خوندن این مطلب هستید احتمالا یک آدم گیگ لذت در خواندن و بوکوورمید که با همه وجود در کارتون غرق میشید بدون اینکه بفهمید چه زمانی پرنده شب در حال خوندن که به این بهونه یه نگاه به ساعت بندازید و بفهمید ساعت سه صبح شده و شما هنوز در مغز رومانوویچ محصورید. دیگه لغتها در میان اشک چشمانتان ...
همیشه عاشق فصل های سرد سال بودم .هوای سرد ، بوی بارون ، برفِ سفید ، اما از وقتی ازدواج کردم و بچه دار شدم هوا که سرد میشه تنم می لرزه ! پسر هشت ساله م سینوزیت داره و در تمام فصل های سرد باید خودشو حسابی بپیچونه و مراقب باشه . متاسفانه بچه ها هم خیلی رعایت نمی کنند و خودِ این ، کار رو سخت تر کرده ! ه ...