ترکیب جاده و شب و باد خنکی که میوزه و ظرف بستنی آب شده میون دستام و آبجی کوچولویی که هِی وول میخوره و یه مشت میزنم روش ... زندگی فک میکنم همین باشه... ولی خب... من نمیخوام برگردممممممم..چرا مرخصیا انقدر زود تموم میشه...فقط دو روز دیگه مونده:(((( ...
از وقتی با چ وارد رابطه شدم و باهاش بیرون میرم، میبینم چقدر الگوی رفتاریم تو خونه شبیه پدرم شده. اولین فرصت دوش میگیرم و میرم تا اخرین تایم های شب. اگه پدرم واقعا میخواست به عنوان تاکسی از خونه بره بیرون، دوش نمیگرفت. اخیرا دوش گرفتنهاش طولانی تر شده. بطور کل حس بدی ازش میگیرم. بنظر میاد یه قرارداد ...
دیروز دخترخالهام اصرار داشت که من زودتر از بقیه با او و شوهراش به ویلا بروم. من هم کمی سست شدم و گفتم خب زود میروم و اتاقی برای درس خواندن وجود دارد بقیه که آمدند میروم درس میخوانم. از ویژگیهای من درس خواندن در شلوغی بدون اهمیت به دیگران است. اگر بخواهم درس بخوانم یا هر کار دیگر انجام بدهم برایم ...
بنام دوست عدد ثابت مانده ی نظرات میگوید که اینجا متروکه بنظر میرسد و این خوب است. بی ترس از قضاوت شدن یا کامنت بی ربط خواندن مینویسم اگر تیتر نزنی صفحه بلاگفا وبلاگت را نشان نمیدهد و این بهتر هم میکند ماجرا را.. تنهایی خوب است میتوانی چشمهایت را ببندی و با ویس تایپ گوگل هرچه در ذهنت میگذرد را ...
برای مخاطب خاص ؛رمز نام خودت به فارسی ...
سارا برای خرید یک وسیله به چک احتیاج داشت فلذا زنگ زد به من و گفت: - ببین چک لازم دارم.خودم دسته چک دارم.اما هرچی می گردم،پیداش نمی کنم. تو چک داری؟ - چک دارم. اما صیادی هست و باید تو سیستم ثبت بشه.اما ثبت نمیشه. باید برم پیگیری کنم. - من برای فردا می خوام. فروشنده گفت فقط یک چکی دستمون باشه. بقیه ش ...
زمانی که دانشجو بودم خیلی توی کارهای علمی فعال بودم. مقاله میخوندم، ایده پردازی میکردم، کتاب میخوندم، توی آزمایشگاه کار میکردم، پروتکلها رو اصلاح میکردم و... یه محقق خفن بودم توی دنیای خودم! همین که فارغ التحصیل شدم این چیزا کم کم، کمرنگ شد برام. اما طبق حرفایی که با تراپیستم داشتم سعی کردم حداقل ه ...
من عاشق اتاق زیر شیروونیام. نیمههای شب بود که هیولا اومد دم در اتاقم گفت بانوی قرمز پوش گفته بری ببینیش. کتاب درخشش استفن کینگ رو گذاشتم کنار آباژور و از تختم اومدم بیرون. هیولا رفته بود. منم 32 طبقه پلههای قلعه سیاه رو رفتم بالا. شب طوفانی بود. باد میومد. رعد و برق میزد.عاشق صدای زوزه کشان باد ب ...
غذا میخورم با خودم میگم تو غذا نمیخوری ..تو حاضری همه چیزت رو بفروشی یه لقمه نون برای طفلت پیدا کنی میخوابم یادم میوفته تو نمی خوابی از نگرانی بمباران از نگرانی بچه ات که بدون آب و غدا مونده.. شایدم انقد پیکیر نحیفت ضعیف شده که همش خوابیدی راه میرم یادم میاد از تو حتی راه رفتن بدون ترس رو هم سلب کرد ...
میگفت من نمی دونم شما دخترا از کجا می روید اهنگی رو پیدا می کنین که متن آهنگ درباره بحثمون 😑 حاجی مسئله اینکه ما پیدا نمی کنیم اهنگه مارو پیدا می کنه 😂😂 ولی دقت کردی متن آهنگ ها با بحث ها یکی شده؟ خواننده می گرده ببینه دعوا در چه مواردی هس بعد با همونا آهنگ نوشت و منتشر نمود😐 الان دلم می خواد اهنگ د ...