در سالهای اخیر، ژانر رمان بیشتر از گذشته مورد توجه علاقهمندان ادبیات قرار گرفته است. هر سال تعداد قابلتوجهی رمان به زبان فارسی نوشته یا ترجمه میشوند و شمار خوانندگان این ژانر کم نیست. اما خوانش رمان به شیوهای تحلیلی و فهم معانی تلویحی و عمیقی که از لایهی سطحی رمان برمیآید، مستلزم آشنایی علمی ...
بنام رب کریم . ۱. یک کلیپ اومده بود که اصلیترین جملهاش این بود: انقدر توی بشقاب بقیه نگاه نکن ، غذای خودت سرد میشه. تمام زندگی همینه. باورهایی که قبلاً داشتی رو بازبینی کنی و ببینی چند درصد اونها واقعا صحیحه و صحیحها رو نگه داری و باقیمانده رو اصلاح کنی . مثلا باور به اصالت " افسوس خوردن " از بچ ...
کلاسم که تموم شد از کلینیک اومدم بیرون و دیدم اکثر آدما میرن بالا، رفتم پایین و خیابون امام رو به چپ گرفتم و قدم میزدم. یه خانومی دیدم از کیفش یه سیب درآورد و داد به یه نیازمند. یه دستفروش لیفهایی که خودش دوخته بود رو با سلیقه میچید کنار خیابون. کمی جلوتر یه آقایی انجیر آورده بود. توی دو تا قفسه، د ...
بی تو هر شب غمتو به خلوت خودم می بردم خبری از تو نبود و لحظه ها رو می شمردم وقتی شب سحر میشد به بیقراری خودمو به دست گریه می سپردم گله و شکایتی از تو به لب نمی آوردم تو به یاد من نبودی اما من واسه ات می مردم اما من واسه ات می مردم واسه ات می مردم من تو رو از تو میخواستم که به عشقت در دنیا رو به روی ...
موضوع این است که من علاقه عجیبی به شستن سطوح با آب دارم و مغز عزیزم اعتبار چندانی برای هیچکدام از شوینده های بازار قائل نیست.متاسفانه.روی این حساب امروز صبح یهو به سرم زد سالن کوچک این خانه را که سرامیک است و تا حالا با آب نشسته ام، با آب بشورم.آنهم چه آبی! آب جوش صد درجه در حال قل قل . کوتاه بگویم ...
بالاخره شد 😭😭 برای این شد، باید چشمت خیس بشه... خدایا ممنونم ازت.. ممنونم که مهربونی ...
لطفا در مورد زندگی شخصی آدمها نظر ندهید، بدون خرد و اطلاع از زندگیشان. شما جای آنها نیستید . شما نمیدانید در مسیر پرپیچوخم زندگی، چه چیزهایی را تجربه کردهاند . عاطفهشان را زیر سؤال نبرید ... شاید آن لبخند کوتاه، نتیجهی نبردی طولانی با درد بوده باشد . شاید آن سکوت، فریادی باشد که هیچوقت شنید ...
لطفا در مورد زندگی شخصی آدمها نظر ندهید، بدون خرد و اطلاع از زندگیشان. شما جای آنها نیستید. شما نمیدانید در مسیر پرپیچوخم زندگی، چه چیزهایی را تجربه کردهاند. عاطفهشان را زیر سؤال نبرید... شاید آن لبخند کوتاه، نتیجهی نبردی طولانی با درد بوده باشد. شاید آن سکوت، فریادی باشد که هیچوقت شنیده نش ...
این چند روز اینقدر مامان غرو نق زده داریم دیوونه میشم من هرچند دقیقه یه بار برای ساکت شدنش میگم حرف نزن، حرف نزن، حرف نزن خب مامان عصبانی میشه باز بیشتر غر می زنه بذار خبر مرگم نیم ساعت تنها باشم ساکت باشین می خوام تو خودم باشم.. از آدمی که مدام حرف می زنه مدام تذکر میده بدم میااااااد اینقدر رو اعصا ...
فراموش میکنی . یا دستکم تلاش میکنی فراموش کنی . صبح، وقتی از خواب بیدار میشوی و برای لحظهای نمیدانی امروز چندشنبه است، فکر میکنی شاید دیگر همهچیز تمام شده باشد. جای خالی کنار تخت را نگاه نمیکنی، صدای نفس کشیدن کسی را انتظار نمیکشی، و موبایل را بیآنکه به پیامی امید داشته باشی، چک میکنی . ...