در این مجموعه جدیدی که هستم هفده نفر دیگر هم هستند که دو نفر از آنها از جمله آکو رسما درخواست جدایی داده اند و هی دادگاه می روند و هی می آیند.اما، امروز دو تای دیگر هم داشتند در مورد شرایط اقدام برای جدایی و راههای گریز از پرداخت مهریه به هم مشاوره می دادند.یکی از این دوتای آخری جوان است و آن یکی مس ...
۱۴۰۴/۰۸/۱۱ اخر تمام صحبتا که بیشتر از خاطرات تو گفته شد، گفتم یه سوال گفتی بپرس، پرسیدم +میخوای یه مدت نباشم؟ -بابت چی؟ +هیچی، همینجوری -چه مدت نباشی؟ +نمیدونم -یعنی اگه خوش گذشت دیگه نمیای؟ -شاید +میشه هفته دیگه جوابتو بدم؟ -باشه و من نمیدونم چقدر دووم میارم ولی من بازم با خدا معامله کردم ازت میگذر ...
خسته م خیلی خسته... ...
الان که این متنو مینویسم نمیتونم بگم که چقدر شوکه و متحیر هستم از اتفاقی که امروز تو پدرسه افتاد و خطر از بیخ گوشم گذشت! زنگ تفریح که خورد دیدم هنوز چندتا از بچه ها حدود ده نفر جلو در بوفه تجمع کردند و بچه های چهارم که کوچکترن زیر ششمیا موندن! چندین بار گفتم ه ها زنگ خورده سریع برید کلاس اما توجهی ن ...
باید بگم گند زدم. دوست چ مدام با دوست دخترش بدرفتاری میکرد. سرش بیخود داد و بیداد میکرد و در مقابل بقیه هم مراعاتش و نمیکرد. هی عکس میگیره و اینستا میذاره. میگن بهش وفاداره ولی من چشمم آب نمیخوره. بهرحال یه جا که بد سر دختره داد زد و هممون دپرس شدیم، بعدش به دختره گفتم بنظر من جلوی ضرر و هرجا بگیری ...
قسمت پنجم: پایانِ ناتمام چند روز بعد، کوچه پر از همهمه شد. خانوادهی آرمان میخواستند جایی دیگر بروند. گندم وقتی خبر را شنید، انگار زمین زیر پایش خالی شد. باورش نمیشد همهچیز اینقدر زود و ناگهانی فرو بریزد. آن روز، از پشت پرده دید که کارگرها وسایل خانهی روبهرویی را توی کامیون میگذارند. دلش میخ ...
این روزها که در حال دست و پا زدن برای رد شدن از این شرایط اسفناک هستم،مغزم اجازه فکر کردن به واقعیت ها را به من نمی دهد و تا می خواهم فکر کنم که چه شد و چرا اینطوری شد و اینا، مغزم دستور پخش تصاویر لحظات دوست داشتنی زندگی ام را می دهد و بدین ترتیب کلا زمانی برای غصه خوردن ندارم .مثلا امروز که خسنه و ...
دلم می خواد یه برگه بردارم روش بنویسم از تاریخ این تا این بامن کاری نداشته باشین... رو اعصاب من رژه نرین یه صبحونه اس بردارین بخورین یه نیمروئه دوتا تخم مرغ بردار بپز.. ولی مگه می تونن؟!! حتما صبح باید منو بیدار کنن درکی که ندارن هیچ، صداشونم بلنده... چیزیکه اونا می بینن ازاول شب خوابیده الان صبح دی ...
معرفی رمان «سرهای بالا» نوشته رضا نوروزی عبدالهی (با نام مستعار «ر ن ع – هیچ») یکی از آن آثاری است که نه تنها شما را با خود به دنیایی پر از فلز، احساس و فلسفه میبرد، بلکه در پایان، نگاهتان را به زندگی، عشق و انسانیت عمیقاً دگرگون میکند. این رمان حاصل بیش از دو سال تفکر و پژوهش نویسنده دربارهٔ قلب ...
📖 چرا باید «دوستم آکو» را بخوانیم؟ نگاهی به اثری که مرزهای عشق، انتقام و انسانیت را میسنجد اگر به دنبال کتابی هستید که تنها یک داستان نباشد، بلکه تجربهای عمیق از تقابل احساسات و فلسفهٔ زندگی را به شما هدیه کند، «دوستم آکو» اثر رضا نوروزی عبدالهی انتخاب شایستهای است. این کتاب نه فقط یک مجموعه شعر ...