هوا رو به تاریکی می‌رفت. دستان یخ زده‌اش را بهم مالید. خودش را با پالتوی بی‌رنگ و روی خاکستریش پوشاند. پک محکمی به سیگار زد که چاله های دو طرف چهره‌اش نمایان شد. ته مانده‌ی دودی که نتوانسته بود خود را به حفره ریه برساند از اتاقک دهان به بیرون پراکنده شد. سرفه امانش را برید. دستی به موهای کوتاه سپیدش ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

آدم‌ها معمولاً بعد از رفتن، بزرگ می‌شوند. وقتی کسی می‌میرد، ناگهان مهربان‌تر، بی‌اشتباه‌تر و دوست‌داشتنی‌تر از همیشه به نظر می‌رسد. سنگ‌قبرها پر می‌شوند از واژه‌های قشنگ، از دوستت دارم‌هایی که دیگر به گوش نمی‌رسند و اشک‌هایی که ای کاش زودتر ریخته می‌شدند. اما من، دلم می‌خواهد همین حالا کسی بگوید "دو ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

دلم یه متن خیلی خفن میخواد. از اینا که هم خودم بعد نوشتنش خر کیف بشم هم خواننده هام خوششون بیاد، زیرش پر کامنت بشه؛ اما متاسفانه مغزم کار نمیکنه (T_T) نمیدونن باید چی بنویسم، درمورد چی بنویسم، چه سبکی بنویسم. بعد وسط فکر کردن به این موضوع کتاب هندسه بخش بردارها جلوم بازه اخه این چه وضعشه. بشینم گریه ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

چشم نواز شماره بیست و دو: امروز جزوه های هندسه و ریاضی دبیرستان رو واسه پیدا کردن چندتا فرمول ورق زدم. از مرتب بودنشون خوشم اومد واقعا :)))) ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

شده موقع نوشتن یک صحنه یا دیالوگ احساس کنی نوشته‌ت تصنعیه یا ندونی چطور باید ادامه‌اش بدی؟ شده چنین سؤالاتی ذهنت رو درگیر کنه؟ شخصیت چیه؟ چطور زبان و رفتارش رو بسازیم؟ چرا این‌قدر در شکل‌گیری داستان اثر داره؟ اصلا وقتی پای شخصیت‌پردازی در ژانر جنایی وسط میاد باید به چه مواردی توجه کنیم؟ کارگاه […] ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

ما گاهی با خودمان فکر می‌کنیم اگر پدر و مادرمون رو کنار بگذاریم، اگه گذشته‌مون رو فراموش کنیم، شاید زودتر به چیزی که دنبالشیم برسیم. شاید راحت‌تر توی این دنیای پر از رقابت بجنگیم و پیروز بشیم؛ شاید تصویر مرتب‌تری از خودمون بسازیم، بی‌نیاز از خاطراتی که خاک گرفته‌اند. فکر می‌کنیم اگه از اون‌ها فاصله ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

چشم نواز شماره بیست و یک: یه دنیا با ترکیب رنگ آبی و سفید. "بیشتر توضیح بدم خراب میشه P:" ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

قدم‌هاش سنگین‌تر از همیشه بود. هر قدمی که برمی‌داشت، انگار یه کوه غم رو دوشش حس می‌کرد. نه صدایی، نه دستی، هیچی. فقط سکوت بود و یه راهی که هرچی می‌رفت، دورتر می‌شد. یادش میومد اون روزایی رو که واسه یه ایده، شبا تا صبح بیدار می‌موند، پروژه‌هایی که با جون و دل تموم می‌کرد، و راهروهایی که خودش با دستای ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

من یه INFPام: پشت سکوتم دارم سعی میکنم گریه نکنم یا احساسی که دارم رو قورت بدم...:)   ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

من یه INFPام: پشت سکوتم دارم سعی میکنم گریه نکنم یا احساسی که دارم رو قورت بدم...:) ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید