یک متن بدون شرح از کامنت هایی گذاشتم ودوستان خواندند وجواب دادند. البته تعدادشان خیلی بیشتر است ولی فعلا همین چند مورد گذاشتم تابعد... . قصد نوشتن هیچ متنی رانداشتم ولی ویرگول می گوید باید ۳۰۰ کاراکتر نوشته شود . ...
پنجشنبهای دیگر شد؛ ۳۰ مرداد ۱۴۰۴. باورتان میشود ۵ ماه هم از چهارده صفر چهار گذشت؟ روز به روز، لحظه به لحظه، نفس به نفس میگذرد.میخواستم از چیزی بنویسم ولی باور کن باید باور کرد: بعضی وقتها انگار ننوشتن راحتتر است. نوشتن بعضی وقتها غصهها را جلوی چشمانت میآورد؛ گذشتهات را با خوبی و بدیهایش ...
صبح تو مسیر شرکت فقط یه آهنگ گوش دادم. یه آهنگ لری. "کنار غریوم" متوجه نمیشم دقیقا چی میگه ولی دست میکشید روی خراشیدگی های روحم. کل مسیر گریه کردم. حتی الآن هم چشمام خیسه. حتی دیشب هم گریه کردم. برای بار دوم فیلم زن و بچه رو دیدم و سعی کردم حس و حال کارکتر اصلی رو لمس کنم. فیلم خیلی قشنگیه بنظرم و م ...
بارها درکنار این ضریح ساعت هادر امامزاده عبدالله در خیابان ۳۰ متری جی تهران نشسته ام وآرامش یافته ام این آرامش اتفاقی نیستبارها در همین امامزاده نشستم وامن یجیب خواندم ودعایم مستجاب شد.امامزاده نشینی از ابتدای نوجوانی شاید از ۱۳ تا ۱۴ سالگی امامزاده جایی بود که ازنشستن در آن سیر نمی شدم حس آرامش دور ...
دیشب ساعت دوازده شب، دوست صمیمیام ویس داد. ویس را که باز کردم، داشت گریه میکرد و شکایت از شکست عشقیاش میکرد. که نکند من کافی نبودم، نکند اشتباه کردم، نکند زیاد متوقع بودم و داشت گریه میکرد. من همان موقع وارد تلگرام شدم، تنها جایی که آقای ح را دارم، یک نگاهی کردم، آهی کشیدم، صفحه را بستم. ویس دا ...
گوسفند برکت است ولی ما بی توجهاین عکس در روستا ی خودمان گرفته شده است البته در سال 1395 که سال ازنظربارندگی وضعیت خوبی داشت نکته جالب والبته بد اینکه همین بره سفید زیر ماشین رفت وتلف شد.شاید صحبت کردن از گوسفند دریک مقاله برای همه افراد مخصوصا افراد شهری جذاب نباشد ولی به دلیل اینکه سعی شود در ویرگ ...
یه روز توی جمعی یه چیزی گفتم که همه زیر سیبیلی رد کردند جز یه طلبه که اونجا نشسته بود. آقا این تا آخر جلسه از روی دوش ما پائین نیومد که نیومد. گفتم علم با مستی ارتباط داره... حالا من یه چیزی گفتم کدوم علم و کدوم مستی رو که نگفتم مگه ول می کرد ؟ خلاصه اونها ده بیست نفر بودند زورم بهشون نرسید اما ز ...
۲۸ مرداد به عنوان روزی که برای عاشقان تاریخ همیشه ابهامات زیادی ایجاد کرده است مطرح است من شخصا وقتی تقویم سال به ۲۸مرداد می رسد یاد آن واقعه تاریخی می افتم باتوجه به عشق وعلاقه که به تاریخ دار28 مرداد وکودتای انجام شده در ان برایم مهم جلوه می کند براستی چرا؟کودتای 28مرداد ودوتناقضمصدق وعدم مواضع ای ...
امروز رییسم پرسید چطور میرم سرکار و وقتی فهمید ماشین نخریدم هنوز گفت اگه کسی برات یه ماشین مثل کوییک بخره سوار میشی؟ ایجاد فاصله و برگردوندن حرفای این آدم هول به کار، خیلی گاهی ازم انرژی میبره. میخواد یه توضیح بده، انگشتش و میزنه به آستین لباسم... از طرف دیگه این مرده که 8 برابر من سابقه کار داره عا ...
دیروز دخترا دفتر نقاشیشون رو آوردند که نقاشی بکشند. لیلا گریه کرد که چی بکشه. رفتم با مداد براش طرح سادهای از یه دختر کشیدم. با دایره و مثلث و بیضی. لیلا گفت مامان چقدر قشنگ کشیدی! زینب گفت مامان شغل تو چیه که اینا رو یاد گرفتی؟ گفتم شغلِ من خوشحال کردن شماست. یه کتاب قصه هست به نام اردوی رنگی ر ...