خیلی وقت پیش او را دیده بودم ؛ آخرین دفعه ای که بیرون رفتیم من تازه امتحانات وحشتناک ترم اول ارشد را داده بودم و حس گلادیاتوری داشتم که از پس نبرد با شیرهای وحشی زنده بیرون آمده است ؛ بی نهایت خسته اما خوشحال . بعدها دیگر همدیگر را ندیدیم شاید چون او مشغول نوشتن پایان نامه اش بود و من مشغول رفتن به ...
دوماه پیش همسایه پایینیمون فوت کرد و دیشب همسایه بالایی. با الف حرف میزدیم. گفتم بهش اگه همین الان به من بگن فردا قرار بری میگم چشم. نمیدونم از کی اینجوری شدم نه که ذوق زندگی نداشته باشم هر روزم پره و حتی همیشه برنامههای چند ساله داشتم. فقط یکی دو سالی میشه گفت این وسط دو دستی چسبیده بودم به دنیا ب ...
دیروز بعد مدتی دوباره برف اومد. این دومین برف امسال بود که یک کم نشست و هوا واقعا سرد بود. حتی نشستن در خانه هم پر از سرما بود چه برسه رفتن به ایوان یا بالکن. من برف رو شاید زیاد دوست دارم، البته فکر نکنم افراد زیادی باشن که از برف خوششون نیاد. تا صبح نشستم و برف اومدن رو تماشا کردم. از دونههای ریز ...
خاکستری عزیزم، در مورد کلاس ورزش برات نگفته بودم که این ترم دیگه دراز نشست، دوی سرعت و... نداریم؟ (دست و جیغ و هورااا) جدا خیلی خوشحالم که دیگه لازم سر این موضوع استرس داشته باشم که ای وای نه من نمی تونم دراز و نشست انجام بدم و سختی بکشم ولی خب بازم چالش هست! کلاس ورزش 16 جلسه هست که یعنی تا اخر ترم ...
هنوز گواهینامه رو تمدید نکردم. از صبحی شبکهام قطع بوده و الان وصل شد. فال دوشنبه: پیشرفت در حرفه را پیش بینی میکند. شعار امروز: مسیر شما هماهنگ میشود: تعادل و پیشرفت. داشتم گوشیمو مرتب میکرد یک پی دی اف در مورد تدریس موثر بود. نوشته بود: In God we trust... Every one else should bring data دیروز هم ...
خاکستری عزیزم، متاسفانه بخش زیادی از قلب من نسبت به محبت کردن و محبت دیدن بی احساس هست و تحت تاثیر این کلمات قرار نمی گیره، چرا؟ چون برای دفعات زیادی (تقریبا همه دفعات) دقیقا عکس چیزی که فکر می کرد و یا انتظار داشت براش اتفاق افتاد. تصور کن که صد در صد خود و محبتت رو برای کسی قرار بدی و بعد میبینی ک ...
چند دقیقه ی پیش داشتم با یکی از دوستای دوران کارشناسیم چت میکردم که یاد یه خاطره ای افتادم .. از اونجایی که میدونین من اون قسمت از مغزم که مربوط ب به خاطر سپردن خاطراته کلا خرابه و خیلی از خاطراتم از یادم میره اما این لحظه ای که الان میخوام راجع بش بنویسم از اون لحظه هاس که در کمال ناباوری فراموشم ن ...
من کتابهای فنی و مرتبط با رشتهی خودم رو بیشتر میخونم و سعی میکنم در کتابها دنبال راهکار و آموزش چیزی بگردم اما هستند کتابهایی که داستانی و رمان باشن و از خوندنشون لذت ببرم. وقتی کتابهای فنی رو میخونم اواسط کتاب دیگه به یک جور خستگی میرسم یعنی از یک جایی به بعد که مفاهیم پایهای رو که یاد میگ ...
یک چیزی که برای من جالبه اینه که اصلا راکد نشدهام هنوز. آخر هر روز وقتی فکر میکنم، بتونم دقیق لیست کنم چیزهایی رو که اون روز یاد گرفتم. منظورم هم فقط چیزهای کاری نیست خوشبختانه. چیزهایی مثل اینکه چه شکلی باید با آدمها برخورد کرد، چه شکلی جمعی از یه گروه بزرگتر بود، همچین چیزهایی. یک چیزی که مثل ...
امروز اولین روز تمدید طرحم تو همون بیمارستان قبلیه یه مقدار خوشحالم چون کم کم داشت حوصله ام از توی خونه بودن سر میرفت و یکمی ناراحتم چون دیگه کار و کار و کار. کاش حداقل جمعه ها رو تعطیل میبودم نکته مثبت ماجرا پوله. چون خیلییی زیاد بی پولی کشیدم خرج و برج نکردما همه اش به قسط و سرمایه گذاری و اینا رف ...