دشمن خوشحال نیست! مثل یه بچه پرروی بی‌ادب وایساده یه کنجی و سعی می‌کنه گوشه‌های لبش رو بده بالا و بگه: اصلنم درد نداشت! نِ نِ نِ نِ! بعد بچه مذهبی‌ها مثل مرغِ پرکنده میگن: وای از این صلح تحمیلی! این وضعیت ماست، دوستان عزیز! :) آتش‌بس از چه زمانی شده صلح؟ صلح اجباری کجا و این پشیمانی دشمن کجا؟ صلح ت ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

مقدمه کتاب ترس و لرز اثرِ صالیر صِگور، به قلم نویسنده: وسطِ این اخبار دلهره‌آور، حرف‌ها و شواهد ضد و نقیض، پیش‌بینی‌ها و تحلیل‌ها، این‌ها رو نوشتم. ظاهرا در بی‌مسئولیت‌ترین حالتِ ممکن، ولی هدفی داشتم. میگن شهید طهرانی‌مقدم در اوجِ فتنه ۸۸، نیومد تو میدون و موشک‌هاش رو ساخت. که اگر اون زمان اومده بو ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

ترامپ و آمریکا و "گاد" استکبار جهانی یه طرف خامنه‌ای و ایران و "الله" جبهه مقاومت و انقلاب اسلامی یه طرف موقعیت: سینمایی آخر‌الزمان، دقایق ابتدایی خدایا همه‌ی خوبانِ عالم آرزوی دیدن این روزها رو داشتند... مگه چه کاری خوبی کردم که من رو در این برهه به دنیا آوردی؟ عاشقتم خدای مهربونم ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

"به مناسب پخش یک سریال خزعبل‌طور" این "ناریا" دیگه چه کوفتی هست؟ من از جواد افشار این توقع رو نداشتم! دختره مثلا خانم دکتر و نخبه و نابغه کشوره، انگار یا همش مشغول فیشال و تزریق جوان‌ساز بوده یا در باشگاه ورزشی مشغول پردازش بدن. همون دوران دبیرستان و کنکور کافیه که یه بچه درس‌خون عینکی بشه! بعد دخت ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

به تاریخ ۲۷ و ۲۸ خرداد "زندگی را با قوت ادامه دهید" برای من یعنی کوکی گردو و هویج درست کردن، با دقتِ گرم به گرم مواد اولیه. جوری که انگار قضیه مرگ و زندگی بندِ این گرم‌ها باشد. خاطره بسازی برای بچه‌ها و عطر زندگی را با طعمِ خوشایندش در جانِ مردهای خسته‌ی زندگی‌ات بریزی. "زندگی را با قوت ادامه دهی ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

شبِ ۲۵ خرداد به اصرار همسر رفتیم خونه مامان بابام. حالا فاصله خونه ما و اونا چقدره؟ نهایتا ۲۰۰ متر. اما چرا؟ همسر می‌گفت چون خونه ما چسبیده به سپاهِ منطقه‌ است، خطرناکه. اون شب هیچ اتفاقی در منطقه ما نیفتاد. شب دوباره به مصطفی پیام دادم. می‌دونستم مصطفی به خاطر انفجار نزدیک محل کارش یه ذره به هم ر ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

دیدم حالا که امتحانات دانشگاه تعویق افتاده.... به جای رفتن به قرارگاه و این چیزا..... بچه‌ام رو از پوشک بگیرم حداقل :) چون دیشب یه ذره شک کردم که فعالیت رو از همین برهه شروع کنم. احساس می‌کنم تعهدم به آرامش روانی بچه‌ها، از همه چیز باید بالاتر باشه. اینا هم بزرگ میشن و باید برای جبهه حق سربازی کن ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

از دیروز، کلی به مصطفی غر زدم که منم می‌خوام بیام قرارگاه، می‌خوام بیام جلسه! و مانع فعالیت من نشو و ... گفت باشه ولی تا الان خدا می‌دونه یه فضای درست و حسابی به من نداده. البته منم اولین باره که جدی دارم ازش مطالبه می‌کنم که کمک کنه منم بیام تو میدون. چون واقعا می‌بینم ظرفیتش رو دارم و این ظرفیت با ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

من سوگوار نیستم پر از خشمم نه از آن غده سرطانی که سال‌هاست نابود شده بلکه از تمام استکبار و همه شیطان‌های عالم و بغض نمی‌کنم نمی‌گریم از چشمانم خون می‌جوشد و تا پایانِ نبرد این چشمه خشک نمی‌شود ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

دیدید این خارجی‌هایی که بعد از مسلمان شدن، کلی آرامش و حال خوب می‌گیرند؟ الکل و بی‌بند و باری و ... رو کنار می‌ذارند، با نماز و سجده صفا می‌کنند، قرآن می‌خونند کلی عشق می‌کنند؟ ایجاد این حال خوب، یه بخش سلبی داره؛ یه بخش ایجابی. مثلِ ترک محرمات و انجام واجبات. فیلم جنگجوی درون (با نام اصلی peaceful ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید