🧘‍♀️✨ چطور از تنهایی لذت ببرم؟🧐(۱۰ تمرین عمیق، جذاب و کاربردی برای تبدیل «تنهایی» به «آرامش»)1️⃣ 🪞 تنهایی = زمان ملاقات با خودت🔹 به جای ترس از تنهایی، اونو فرصتی بدون برای دیدن خودت بدون نقاب.🔹 یه آینه بردار، توذهنت با خودت حرف بزن؛ صدات رو بشنو.«تو چی می‌خوای؟ نه بقیه، نه دنیا، فقط تو؟»📌 این یه شرو ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

دوباره هم‌سفر شدیم و دوباره تهران.این‌بار خداخدا می‌کردیم که مثل دفعه قبلی اسرائیل به سرش نزنه دقیقا تو روز سفر ما عرض اندام کنه!چشم‌ترس شده بودیم دیگه، ولی از اصفهان به بعد ترس‌مون ریخت و مثل رخش زدیم به چاک جاده.سر راه به پیشنهاد من سری به حموم فین زدیم. من قبلا هم رفته بودم ولی هنوزم جایی که یه ز ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

جمعه روزی بود رفته بودیم باغ یکی از فامیل ، خاله همسرم هم با خانواده شون اونجا بودن ، این روزها خاله همسرم حال خوبی نداره ، فراموشی گرفته و زیاد چیزی یادش نمیاد ، خیلی کند راه میره حرف نمی زنه و حتی میوه و غذا هم براش آماده می کنند تا بخوره ، القصه خانم ها نشسته بودند روی صندلی دور حوض آب و آقایون د ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

در ۱۴۱۶۳ روز از عمر می‌نویسم.۱۴۱۶۳روز چیزی نبود جز دورریز ثانیه، اسراف نفس.فکر می‌کنی دنیا همین‌قدر به ت مهلت می‌دهد؟به دنیا خیلی خوش‌بینی حسین جان.فکر می‌کنی لحظه زمامش در دست توست؟لحظه در دست بالایی است.پس همین نفس، همین دم و بازدم را هم به تو لطف کرده‌اند که در کف دستانت گذاشته‌اند.خدایت را شکر، ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

میگفت نبات رو میزاره گوشه ی دهنش، سرشو میبره کنار شیر آب، آب خنک رو باز میکنه و دهنشو میگیره زیرش.آب خنک از کنار نبات رد میشه، چطوری میفهمیدیم؟ وقتی ک چشماشو میبست. انگار وسط بهشت کنار نهر عسل بود.انگار ی شربت شیرین تموم نشدنی داشت ک از مزه اش سیر نمیشد.سرشو ک می‌آورد بالا، اروم از ساعدش میکشید روی ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

این روزها حالِ پرنده‌ای را دارم که تیراندازی بی‌هشدار، ناگهان به بالش شلیک کرده است. بی‌خبر، بی‌دلیل، درست در میانه‌ی پرواز… زخمی شدم.حالا هر بار که می‌خواهم دوباره اوج بگیرم، بال زخمی‌ام مرا به این‌سو و آن‌سو می‌کشاند؛ پروازم لرزان و ناقص است و گاهی حتی سقوط می‌کنم و دوباره آسیب می‌بینم.اما در میان ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

.حقیقتش در گوگل سرچی کردم. می‌خواستم ببینم از ۸ سال پیش چه پست‌هایی در مورد آخر سال نوشته شده. برای همه سال ها مقاله پیدا کردم.مقاله‌ها را که نگاه می‌کردم و پروفایل نویسنده را باز کردم ببینم هنوز در ویرگول می‌نویسند یا عطایش را به لقایش داده و قید نوشتن در آن را زده‌اند. بررسی کردم دیدم اکثر نویسنده ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

گزارش تغییر به روایت یک جوجه اردک زشت که تا 20 شهریور در پردیس هنر اصفهان به روی صحنه می‌رود، یک نمایشِ تکاملی از گُفتمانِ اِروتیک با لحنی بزرگسالانه است که بعضاً شوخی‌های دراماتیک آن در ژانر کودک تفسیر می‌شود. احسان جانمی به عنوان نویسنده و کارگردانِ این نمایش نباید به این موضوع که مثلاً این اثر 11 ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

همین عکس انگیزه نوشتن شدکاش اگر چوپان بودن کار موسی است ماهم لیاقتش را داشته باشیمبازهم گالری گوشی‌ام را نگاه کردم که عکسی پیدا کنم تا سوژه مقاله‌ای باشد. هرچه گشتم عکسی پیدا نکردم. یک لحظه یک عکس مورد توجه قرار گرفت که شاید زیاد مهم نباشد، ولی من از همان عکس اتفاقا موضوع مقاله را انتخاب کردم.من همی ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

دینگ دینگ! تبلیغ وام! فوری و بدون ضامن. گفتم چقدر عالی، عجب موهبتی! پاشنه دستکش‌م رو کشیدم و وارد هفت‌خوان شدم.اول‌ش که می‌گفت باید برای دریافت وام باید یکی از اشتراک‌های طلایی، نقره‌ای یا برنزی (داداش مگه المپیکه؟!) رو داشته باشی که واسه اون باید هزینه (بخونید پول زور!) پرداخت می‌کردم. پرداختیدم، و ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید