محسن ظهرابی - جُستارهای کوتاه: به میم میگم گذشته فقط به یاد آوردن نیست، یکی از سفرهایی که به گذشته می‌کنم موقع روانکاویه. یه جور برگشت به گذشته و دوباره فکر کردن به چیزی که رخ داده و تغییر د ...
Video is too big ...
این روزها بسیار به این نوشتهٔ الهام فکر می‌کنم: الهام صالحی، پژوهشگر و فعال اجتماعی که ۲۶ روز از دستگیری و بازداشتش می‌گذرد.آدمِ خصوصی‌شده: من و خانواده‌ام، من و بچه‌ام، من و فقط من، نمی‌تواند آدمی سعادتمند باشد. آدمی که سعادت را تنها در خود و حلقهٔ محاصره‌شدهٔ خودش جست‌وجو می‌کند، بی‌شک، زمانه و تر ...
اگر قبلاً مجموعه عکسهای کریستوفر هرویگ از ایستگاه‌های اتوبوس شوروی رو ندیدید، بد نیست یه نگاهی بهشون بندازید:عکسهای هرویگاگر دیدید، خونه‌های قبیله اندلبه رو ببینید.اگر اونم دیدید، دیگه کاری از دستم برنمیاد :)) ...
بعضی از منابع ترم اول دوره اطلس دنیای درون@TheWorldasISee. ...
.▫️سنگی پیدا می‌کنیم و شوتش می‌کنیمعلیرضا روشن در شعری می‌نویسد:"یارم نیامدبچّه‌ای را در کوچه زدم."غم این‌شکلی است، خشم چنین سیمایی دارد، دلتنگی که لبریز می‌شود سر از چنین جایی در می‌آورد. امّا خوب یا بد، خیلی وقت‌ها آدم کودکی را در خیابان پیدا نمی‌کند تا از غمِ نیامدن یارش او را بزند. برای همین ی ...
از آنجایی که آدم در دوره امتحانات به انجام هر کاری مشتاق و علاقه‌مند می‌شود جز درس‌خواندن، آمدم در سکوتِ خانه که حالا شبیه کتابخانه شده و جز صدای ورق‌زدن کتاب و جزوه‌های ما، صدای دیگری از آن به گوش نمی‌رسد، این را بنویسم و بروم پی سروکله‌زدن با لمعات جناب عراقی:اگر دوست دارید یک سریال سروشکل‌دار با ...
جلیل زندی و عباس بابایی در یک قابپایگاه هشتم شکاری اصفهانخلبانان جنگنده اف-۱۴ایستاده از چپ: اسدالله عادلی - جلیل زندی - غلامحسین هاشم‌پور - عباس بابایی - ایرج سیروس - محمد رستم پورنشسته از چپ: سعید صدیقیان - احمد مرادی طالمی - غلامرضا نظام‌آبادی#پادکست@radiotragedy ...
به تو که فکر می‌کنم، با اجازه آقای براهنی، مطلع شعرش را عوض می‌کنم و این‌طور برایت می‌خوانم:معشوقِ جان، به خون آغشته منی!می‌گویم خون و هر وقت که به تو فکر می‌کنم، نمی‌توانم خون را از حافظه‌ام پاک کنم که به نامِ تو سنجاق شده است. حلال‌ترین و محترم‌ترین خون، همان خونی است که برای تو و در راهِ تو ریخته ...
بعد از جنبش مهسا، وقتی همه جا دعوا بود، یادم مانده دختر جوانی یک نظری نوشته بود و مردی برای این نظر فحش نوشته بود که تو که اگر مادرت فلان نبود بسار. دختر خیلی ساده جواب داده بود: ولی مادر من سالهاست در این دنیا نیست.مرد یک پاراگراف عذرخواهی نوشته بود، پاراگرافی که علیرغم تلاشش، هیچ کمکی به پاکسازی ف ...