📢 فراخوان تجمع مستقل مردمی در بزرگداشت دومین سالگرد حماسهٔ طوفانالاقصی 🇵🇸@For_Palestine_Ir. ...
شنیدن بعضی حرفها از آدمهای دور چندان مهم شاید نباشد، اما حرف شنیدن از کسی که روزگاری بچههایت خاله صدایش میکردند، حقیقتا قلبم را مچاله میکند. اما این مچالگی هم بماند در جعبه تلخ و سیاه دردها، کنار همه چیزهای شبیه خودش. چیزهایی که باید در این راه تجربه میکردم و انگار راهی برای دور زدنش نداشتم.ب ...
از آخرین اجراهای فریدون فروغی، پاییز ۷۸، جزیرهی کیش، رستوران هتل آنا. مهمانان در حال صرف شاماند. در شمارهی دهم پادکست، ما ترانه های مختلفی پخش کردهایم. اگر دوست دارید بدانید ترانهسرا و آهنگسازشان چه کسانی هستند نگاهی به فهرست زیر بیندازید:قوزک پا/ ترانهسرا: مسعود امینی/ آهنگساز: فریدون فروغیزن ...
نیمروز پاییزی در دانشگاه برکلی کالیفرنیا، مدرس به میانه مبحث آن روز رسیده بود که دانشجوی خسته و خوابآلود رشته آمار و ریاضی، سرش را گذاشت روی نیمکت و عمیق تا آخر ساعت کلاس را خوابید و وقتی سراسیمه بیدار شد که روی تخته دو مسأله نوشته شده بود، استاد رفته بود و دانشجویان در حال ترک کلاس بودند. او گیج و ...
یک بار نشسته بودیم توی مترو و دوستی که بعد از مدتها آمده بود ایران تا دیداری تازه کند، کنار گوشم گفت «چرا آدمها اینقدر شبیه هماند؟» بعد دست کشید روی بینیاش تا بفهمم منظورش چیست. توی آن روزها تبِ عمل بینی زیاد بود و هنوز عملهای تهاجمی و غیرتهاجمی زیبایی روی بقیه اجزای صورت، اینهمه زیاد نشده ب ...
رادیو تراژدی: همیشه معلم؛ ثمینه باغچهبان قصهی این شمارهی رادیوتراژدی قصهی زنی است که از نوجوانی همراه پدرش، جبار باغچهبان، با تدریس به ناشنواها، آشنا شد. او از جوانی معلم بود؛ زنی که ب ...
از داشتههای خودت بگو و دیگری رو منکر نشو؛ وقتی اولی رو نداری، دومی رو مرتکب میشی!(@mahdiyartian) ...
روغن زیتون ریختم توی تابه روی پیازهای خلال شده، زردچوبه فراوان ریختم. طلایی که شدند، قطعه های گوشت را اضافه کردم. تفت دادم و بعد آب ریختم. دارچین و فلفل قرمز. دو گوجه نیم شده از وسط. بادمجانها را جدا با کمی نمک و تکه های نازک سیب زمینی را با ادویه سیب زمینی سرخ کردم. محتویات هر دو ماهیتابه را برگردا ...
▫️منهج القديم لكتاب اللغة العربية للصف الرابع أو الثالث الابتدائي سلطنة عمانکتاب درسی قدیمیِ زبان عربی برای پایه چهارم یا سوم ابتدایی در عمـان #علیه_فراموشی ...
نویسنده اینجا، برای رد کردن یک پیچ، یک خانِ مهم در مسیر دانشگاهش، محتاجِ دعاست. تلاش و تقلا و گفتوگو، دیگه اثربخشی نداره و باید به نیرویی والا و معنوی متوسل شد. قدردانم همگیام. شاید یه آدم طفلکی، از گوشهٔ رینگ و مشتهای بروکراسی دانشگاهی بیرون اومد.#کمک_کمک ...