این روزها خیلی کم اهل نوشتنم و بیشتر می‌خوانم. دروغ چرا؛ اضطراب و کلاف‌های پیچیده ذهنم اجازه نمی‌دهند بنویسم. آدم‌ها اینجور وقت‌ها چه‌کار می‌کنند؟ بعضی‌ها دعوا مرافعه راه می‌اندازند، بعضی‌ها سیگار می‌کشند، بعضی خیابان‌گردی. من هیچ‌کدام اینها نیستم، به جایش بازی می‌کنم. از همین بازی‌ها که میوه‌ها را ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

این یادآوری‌های هر از گاه فیس بوک و گوشی همراه، که عکسهای قدیمی را می آورد جلوی چشم آدم، که مثلا پانزده سال پیش چنین روزیده سال پیش فلان آدم بهت فلان حرف را زد .... با اینها یک رابطه عشق و تنفر که نه، یک‌ حس غریب پویننت دارم.‌گوگل کردم که پویننت به فارسی چه میشود. برای poignant معادل نوشته: «تکان ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

من یک چیزیم شده که از مرگ هم تکان نمی خورم.چند روز پیش که خبر مرگ دوست جوان برادرم و خانم نویسنده که یک بچه همسن بچه ی من دارد را شنیدم جمله ی بالا را نوشتم. انگار کرخ شده باشم نسبت به شنیدن خبر مرگ!امروز صبح یک ساعت از اپیزود اخر رادیو مرز را گوش میدادم که روایت ادم هایی ست که در جنگ دوازده روزه عز ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

JasadReza Yazdani🗣 رضا یزدانی🎧 موزیک‌های مشابه تو اپلیکیشن‌ ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

Forwarded From من ِآشفته (Arefeh Hajhosseini)عصر ارام پنج شنبه ست.خانه تمیز است.دوتا گلدانم را با گل های زرد کمرنگ و ارغوانی پر کرده ام و یکی را وسط میز گرد شیشه ای اشپزخانه و دیگری را روی میز چهارگوش هال گذاشته ام.برای قهوه سازم که بعد از پنج سال دوباره به راهش انداخته ام امروز قهوه ی دانه خریده ا ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

عصر ارام پنج شنبه ست.خانه تمیز است.دوتا گلدانم را با گل های زرد کمرنگ و ارغوانی پر کرده ام و یکی را وسط میز گرد شیشه ای اشپزخانه و دیگری را روی میز چهارگوش هال گذاشته ام.برای قهوه سازم که بعد از پنج سال دوباره به راهش انداخته ام امروز قهوه ی دانه خریده ام.امروز به خانه رسیده ام.برای پتوس های بلند ش ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

بچه ها برای یک هفته رفتند سفر.باید بلند شوم اخرین نشانه های حضور بچه ها را در خانه جمع کنم،پاکت پیتزای خورده شده ی دیشب،توپ آبی طرح بارسلونا که زیر مبل است،دو تا لیوان کنار تخت که دیشب سر اینکه کی برود اب بیاورد «هرکی تک بیاره » بازی کرده بودیم،پاک کردن قطره های اب البالویی که با سینا گذاشته بودیم ت ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

کارخانه یا کارگرخانهداشتم یه معرفی و نقد کوتاه برای یک کتاب در متمم می‌نوشتم. گفتم چند خط از وسط متن رو اینجا نقل کنم (با نیم‌نگاهی به سیاستمداران چپ‌زده‌ی ما که انقدر چپ هستند که بین خودشون به اونهایی که کمتر چپ هستند میگن لیبرال):اما تفکری چپ‌گرایانه هم در نگاه به صنعت وجود دارد که «کارخانه» را «ک ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

اما اگر وطن معنا دارد، این معنا از دل تاریخش می‌جوشد. وطن اگر خاطره‌ی زنده‌ی تمدن باشد، دفاع از آن، دفاع از خویشتن است - چه در شکست، چه در شکوه. ایران فقط خطوطی روی نقشه نیست؛ جهانی است در ذهن ما، در حافظه‌ی جمعی ما. دفاع از آن یعنی دفاع از ریشه‌هایی که ما را شکل داده‌اند.از مقدمه‌ی کتاب جدید تراژدی ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

همدست کسی نباش که آسیب زدن به تو برایش کار سختی نیست. نگاه می‌کنم و می‌بینم گاهی در موقعیت آسیب‌زننده من هم به آن آدم یک چاقوی بُرنده‌تر داده‌ام که بهتر تکه‌پاره‌ام کند. نه برای این‌که از زخم‌های تازه و دردهای جدید لذت می‌برم. فقط به‌خاطر این‌که اغلب وقت‌ها مراقب خودم نبوده‌ام و انگار کسی هم بهم یاد ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید