برنامه ریزی و برنامه ریختن یک عیبی که داره برای یک آدم آماتور مثل من اونم اینکه آدم الکی جو گیر میکنه مثلا اینجوریه که فکر میکنی خیلی خفنی که به همه برنامه هات رسیدی و خدای روی زمین هستی و بهترینی در صورتی که هیچی نیست و کار خاصی نکردی در واقع تو شرایطی که همه چی به بهترین شکل احسن داره میگذره و اون ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

طرف گفته الان که آب قطع میشه دوغ و نوشابه بخورین😳 یه بارم یه جوونه به یه مسئول گفته بود تخت فشارم نمی دونم چیکار کنم گفته بود دوغ بخور،. خودتو ببند به دوغ فکر کنم این با اون مسئول باهم فامیلن 🤮🤮 تنها کسی هست تونست برای خودش هفت نسل قبل و بعدش فحش بخره یه پیچ اینستایی دارم تا چند وقت پیش تبلیغ ظرف و ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

تو فقط لبخند زدی. لبخندی کوتاه، بی‌صدا، به خاطره‌ی ساده‌ای و بامزه‌ی که یکی از دوستان قدیمی تعریف کرد. همه خندیدند، اما انگار فقط لبخند تو بود که به چشم آمد. حس کردی نگاهش روی صورتت سنگینی می‌کند. آن نگاه آشنا، که پیش از حرف، سرزنش را منتقل می‌کند. سرت را پایین انداختی، لبخندت پنهان شد، اما نه برای ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

✦ گزیده‌ای حرفه‌ای از رمان «سرهای بالا» ✦ (از صفحات ۲۲ تا ۲۵) «چیزی که ذهنم رو به‌هم ریخته، قلبته... نمی‌خوام چیزی باشه که همه دارن. نمی‌خوام از سرب باشه، مثل قلب من و پدرم و تمام خاندانمون. می‌خوام متفاوت باشی. شاید بهتر باشه قلبی بسازم که قابل شکستن باشه. طوری که اگه شکست، خودت تکه‌هاشو جمع کنی. ش ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

✦ گزیده‌ای از رمان «سرهای بالا» ✦ (صفحه ۲۰ به بعد) «الان خودت کسی شدی، ولی خوبه یه کمی از کارهایی که کردم رو بهت بگم. نمی‌خوام روزی بیای و تو صورتم بگی: "من چیکار کردم؟" آنا بهم گفته خیلی‌ها اون بیرون منتظرن که تو رو ببینن. می‌دونی چرا؟ چون من از هر چیزی برای ساختنت استفاده نکردم. دو ماه کامل وقتم ر ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

خودمو دوست دارم برای خودم صبر و حوصله بخرج میدم که یاد بگیرم ،با خودم راه میام ناز خودمو میخرم چون تو مسیر یادگیری ممکنه آدم بیفته زمین اما نمیتونم بپذیرم خودمو... نمیتونم بپذیرم که باعث آزار رسوندن به کسی بشم آزار رسوندن که حقا شرعا دلا و عقلا حق طرف باشه و واقعا با جدیت تمام رو این مسئله سخت گیرم ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

چ اون شب گفت از اینکه ناراحتم کرده ناراحته. بهم گفت قویم و دوست نداره این بار و به دوش بکشم. بغضم ِآزاد شد و اشک ریختم. انگار داغ دلم با اون اشکا خنک شد. تقریبا هر روز همدیگه رو میبینیم. میگه بیا و من باز بال درمیارم به سمتش. تا حالا انقدر با ولع زندگی نکرده بودم‌. کنار اون همه چیز یه جور دیگه قشنگه ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

من وقت اینجا نوشتن ندارم جدا. چون صدتا کانال دارم و اونجا هم کم میارم بنویسم. حوصله ندارم به دستم مرطوب کننده بزنم. از آدمای قدیمی زندگیم بدم میاد کاش هیچوقت یادم نیفتن و سزاغتم میان و استاکم نکنن. حتی از محیطهای قدیمی هم بیزارم. ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

این عاریه تن ما هم انگاری جدی جدی عاریه است. گمونم قبل من، یه سی سالی زندگی کرده و حالا که با من رسیده به حوالی سی سال دومش، درست مثل یه بدن شصت ساله هر روز یه جاییش سر ناسازگاری داره. گمونم صاحب قبلیش، بدتر از من، اصلا حواسش بهش نبوده که اینقدر پژمرده شده. شاید هم لوس بارش آورده که اینقدر نازک‌نارن ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

از حق نگذریم اتاق جدیدم یک سر و گردن از تمام اتاق هایی که تا الان داشته ام بالاتر است و دلیلش هم این است که متعلق بوده است به مهندس ساختمان سازمان که بکش و ببر همه چیز است به عبارتی. کلی کمد و یک پنکه اضافه و یک یخچال و یک تلفن داخلی با یک شماره بسیار رند، گوشه ای از امکانات این اتاق است. پر از نور ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید