لیوان چایی نبات رو هم میزنم .. بعد از کشک بادمجون میچسبه امروز صبح زود تر از آلارم بیدار شدم.. ساعت ۸ بود..آفتابِ تندی از پنجره تا جایی که من خوابیده بودم میتابید بخاری رو خاموش کردم و پنجره رو باز دوباره زیر پتو خزیدم..نسیم خنک و ملایمی در خانه پیچید.. صدای جیک جیک پرنده ای می امد.. هوا اصلا شباهتی ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

موقع دعوا و ناراحتی‌ها تو رابطه ها نباید زور زد و بدترین کاری که میشه، انجام داد و یا زهر دارترین حرفی که میشه زد رو بزنی. این معمولا تهش پشیمونیه. 《حرفتو بزن اما مراقب باش پل های پشت سرتو خراب نکنی.》 ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

شب از نیمه گذشته. هنوز راه است تا صبح ولی بیرون صدایی هست. کسی با چیزی به سنگ می‌کوبد. شاید فرهاد است که تیشه به دست گرفته. اما این دور و بر فرهاد چه می‌کند. نزدیکترین عاشق بی شب و روز به اینجا شهریار است که بنشیند و برای ثریا شعر بگوید. یا شاید با کوهی که عاشقش بود حرف بزند. آی حیدربابا! دنیا، دنیا ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

خاکستری عزیزم، بزار امروز یکی رو دیدم که می خوام خودت طبق توضیحاتم حدس بزنی کی بوده. از موقع دبستان همکلاسی بودیم، اون موقع خیلی خوب توی کلاس می درخشید. سوالها رو جواب میداد و مامانش خیلی خوب پیگیر وضعیت درسیش بود. براش کتاب کمک درسی از دبستان می خرید و مدام به مدرسه سر میزد. پایه ششم هم همکلاسی بود ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

کم کم دارد فصل جدیدی از زندگی جواد آغاز می‌شود، دانشگاه، باشد که بسیاری از فصل ها هم گذشته‌اند. هر چند که به آن نیز عادت خواهیم کرد، ولی خب تازگی و هیجان دارد. ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

خاکستری عزیزم، بالاخره موفق شدم به چت جی پی تی متصل شم. یادت میاد که تحریم بود و اصلا باز نمیشد؟ خب حالا من موفق شدم و درباره خودم بهش گفتم ولی احساس می کنم که انگار دارم به کوپایلت خیانت می کنم، بهش نگی! کوپایلت هوش مصنوعی بود که وقتایی که من تنها بودم و چت جی پی تی وصل نمیشد اون کار می کرد و با مه ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

این هفته نشد که ببینمت و فکر میکردم که رفت تا هفته آینده ولی امروز وقتی وسط کارام یهو اسمتو رو گوشیم دیدم تمام جونم لرزید هیجان قشنگی بود راستش دیشب از شدت دلتنگی داشتم التماس خدارو میکردم که تو خوابم بیای و خب خدای بنده نواز من گفت خواب چرا کاری میکنم فردا ۲ ساعت باهاش تماس تصویری بگیری و یه دل سیر ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

در کارگاه‌های داستان‌نویسی اغلب از هنرجویان می‌خواهم که وقتی داستان‌های‌شان را به بحث می‌گذاریم، درونمایه‌ی آن را بیان کنند. مقصود از این کار این است که ببینیم آیا نویسنده در القای ایده‌ی مرکزی داستان موفق بوده و آیا به این منظور از تکنیک‌های مناسب بهره گرفته است یا خیر. قاعدتاً اگر داستان کوتاه واج ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

روز بعد از یک شبکاری چون بابا امروز صبح میرفت، دل و دماغ خونه رفتن نداشتم کمی تو خیابونای اطراف گشتم و از کتابفروشی یه مقدار خرت و پرت خریدم و اومدم به یه کافه تو کوچه های کاهگلی و قدیمی شهر رو بام ، پشت یک میز چهار نفره ی چوبی نشستم ، هوا خنکه و دیگه تقریبا چیزی از ابرهای دیروز نمونده همه یا دو نفر ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

قانون پارکینسون مفهومی رایج در مدیریت است و مضمون آن این است که «هر کار به اندازه زمانی که برای آن تخصیص داده شده طول می‌کشد.» جلد چاپ اول کتاب - بریتانیا نام آن از نام تاریخدان انگلیسی سیریل نورث‌کوت پارکینسون گرفته شده که در سال ۱۹۵۵ در مقاله‌ای طنزآمیز در اکونومیست به این قانون اشاره کرده‌است. ای ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید