من یه غولی دارم که داره زمان هامو ازم میدزده ، تمرکزمو ازم میدزده ، انرژی و توانم رو ازم میگیره. اون غول مجموعه ای از تفریحات سبک و ساده ای هستند که با دوپامین های کوچیک ، منو درگیر لذت های زودگذر دنیا کرده . غولی که منو مجبور میکنه درد امروز رو به تعویق بندازم و لذت های فردا رو امروز تجربره کنم. بل ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

من یه قانون دارم که پست‌های وبلاگ رو با لپتاپ می‌نویسم. خونه تاریک بود و با خودم گفتم هوا هوای پست نوشتنه، ولی همه خواب بودن و نمی‌خواستم صدای دینگ لپتاپ بلند بشه. همینکه اینو نوشتم صدای گوشی بابا که یادش رفته بود بی‌صدا کنه درومد. یونیورس بامزه. می‌خواستم بذارم بعد شنبه که از تهران برگشتم یه پست کا ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

یه اتفاق افتاده پشم ریزون دوره قبل من یه کلاس کیک رفتم، یه خانومه ای بود که شوهرش یزدی بود و یه عالمه غر زد که یزدی ها خسیس ان و اینا بعد یکی از بچه های کلاس گفت که خانم فلانی انقدر از شوهرت بد نگو اتفاقا یزدی ها به چشم و دل پاکی و ایمانشون هم معروف ان و این خانومه هم گفت ارههههه اتفاقا خانواده شوهر ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

سلام می‌خواستم روز تولدم بیام و یه جمع‌بندی از یادداشت‌های ۴۰ روز قبلش بکنم. بالاخره می‌شد یه چیزی از توشون بیرون کشید نه؟ درواقع شب تولدم یهو به این نتیجه رسیدم هیچ فایده‌ای نداره و هیچ شروع تازه‌ای در کار نیست (پارسال برای خودم نوشته بودم: این می‌تونه یه شروع تازه باشه)! و بعد توی مترو برای فرار ا ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

  خدایا این بنده ی کویر، به غایت خشک و تشنه شده..باران لطفا! ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

ای حُسن یوسف دکمه پیراهن تو دل می شکوفد گل به گل از دامن تو   جز در هوای تو مرا سیر و سفر نیست گلگشت من دیدارِ سرو و سوسن تو   آغاز فروردین چشمت، مشهد من شیراز من، اردیبهشت دامن تو   هر اصفهانِ ابرویت، نصف جهانم خرمای خوزستان من، خندیدن تو   من جز برای تو نمی خواهم خودم را ای از همه من های من بهتر، ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

نمی دونم از کجا بگم... دایی عزیزم فوت شدن و من احساسی لبریز از گریه و پشیمونی دارم. سرگردونم، یه نوع احساسی که نه! اون هنوز هم زنده است. بی نهایت غمگینم، بی نهایت گمگشته کاش خدا کاری کنه . . برای تو بمیرم و زنده بشم به پای تو گریه بشم خنده بشم اصلا دیگه فایده نداره خواهشم . . تنهایی منو دنیای بعد ت ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

ننه په‌تینی باشدان دیرناغا چکیر، دئیر: «اینامیرام سویوخ اولا.»  گولوم ایستی خزنه ایستیر. آمما کبریت چوپی تک اوت اولوب یانماقدان اوول سینماقیم گلیر. دیزلریمی اوکه‌لیرم بیراز دینجه‌لیرم، زنجانی رد الریم گینه آغری اوستومه یوگیریر. باش گوت اوتورسام، دامارداکی قانیم چونوب تهرانا گایدسا، بلکه جانیم قیزیش ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

   به موهای تیره ، صورت رنگ پریده و چشم های آرام دختر که عصبانی اش می کردند نگاه کرد. اندروز گفت: « شما زن ها همگی مثل هم هستید ، در مقابل ما گارد می گیرد . همیشه فکر می کنید که ما می خواهیم اذیتتان کنیم . اصلأ نمی دانید که یک مرد چه می خواهد ؟ » دختر پرسید : « چه می خواهی ؟ » و با یک جور اعتماد به ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

اگه زندگی رو یه خط تصور کنی، روزها نقطه‌های تشکیل‌دهنده‌ش هستن. شاید حتی از نقطه هم کم‌تر. یه جایی یاد می‌گیری که روزهای سخت، هر چقدر هم ناراحت‌کننده و طاقت‌فرسا، در نهایت فقط نقطه‌ان، و تو هم بهتره که به اندازه‌ی یه نقطه بودنشون بهشون بها بدی، چون اگه این کار رو نکنی بعدا برمی‌گردی و می‌بینی کل عمر ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید