دیروز هم عقب تریلی مخصوص حمل شهدا راه رفتیم. روز بارانی ای بود. البته باران فقط توی جان مردمی می آمد که دور و بر تریلی ها بودند. شهر اما  خشک ایستاده بود به تماشا . در خیابان انقلاب خبری از صحنه‌های همیشگی نبود. نه پروژه بگیرهای شهوت انگیز آفتابی شده بودند نه تقلید کنندگانی که شیک بودن را با نمایش ب ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

۱. فردا و پس‌فردا به‌علت آلودگی هوا، مدارس و دانشگاه‌های تهران و یه سری شهرها از جمله تبریز که این هفته صدرنشین میزان آلودگی بود غیرحضوری شد و اداره‌ها دورکار شدن. ۲. یکشنبه یکی از کلاس‌هایی که باهاشون درس داشتم کلاً غایب بودن و یکی از کلاس‌ها هم فقط چهار نفر اومده بودن که زنگ زدن اولیاشون اومد و بر ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

آن شرلی باز به مزرعه کاتبرت برگشته...   خیلی دلم برای متن های دست و پا شکسته ای که کلی هم وقت روشون میذاشتم تنگ شده... گوش شیطون کر لپتاپ که بگیرم بیشتر مینویسم..:))) ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

محیطی که دارم توش کار می‌کنم به شدت انسان‌های سمی‌ای داره.  نمی‌تونم باهاشون کنار بیام و از طرف دیگه اونا هم خیلی از من خوششون نمیاد. نمی‌شه که قطع همکاری هم بکنیم چون هر دو طرف به همدیگه نیاز داریم برای اینکه یک سری کارا رو پیش ببریم. اما این وسط این فکر که داره یک سری تبعیض‌هایی رخ می‌ده بین من و ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

شب با مترو رفتیم روضه. توی مترو خانومی با اوقات تلخ منبر رفته بود و خیلی جدی جدی خدا و فاطمه و حسین رو زیر سوال می برد که اگه واقعا هستین چرا سوئیس سه روزه از شدت بارون نتونستن از خونه بیان بیرون و چرا جنگلهای شمال سوخت و چرا حکومت ما فقط بلده موشک بسازه. نگاه کردم دیدم پشت سرش هم با ماژیک نوشته ان: ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

شب با مترو رفتیم روضه. توی مترو خانومی با اوقات تلخ منبر رفته بود و خیلی جدی جدی خدا و فاطمه و حسین رو زیر سوال می برد که اگه واقعا هستین چرا سوئیس سه روزه از شدت بارون نتونستن از خونه بیان بیرون و چرا جنگلهای شمال سوخت و چرا حکومت ما فقط بلده موشک بسازه. نگاه کردم دیدم پشت سرش هم با ماژیک نوشته ان: ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

ایکس  عزیزم :  چندجمله بیشتر نمیگم واقعا سریال عالییه . بازی بازیگرا فوق العاده س . گذشته از داستانش که ممکنه بعضی جاهاشو دوست نداشته باشم واقعا همگی عالی بازی کردن . بازی های به شدت متفاوت از همیشه اس  . یوجونگ . یونگ ده . این یاپ . واقعا محشر بازی کردن . و هرکدوم داستان زندگیشون حس های متفاوتی به ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

ای رفقای زبون بسته ی بیانی چه خبر شده ؟  چه خبر شده واقعا؟  من مطمئنم حوادث زبون بسته نیستند. حرف دارن خیلیم حرف دارن  اگر گوش داشته باشم  نازنین  صبحی داشتم به روشنایی درون خیره خیره نگاه می کردم. توش فرو رفته بودم که اون موتوری ژاکت قهوه ای خیلی صمیمانه کیفم و ژاکت بچه م رو از دستم کشید و رفت. خیل ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

1.خوراکی گرفتم وقت نکردم جاساز کنم.همینجور گذاشتم تو کابینت دم دست تا سر فرصت قایمشون کنم.تمام جاهای قبلی لو رفته، ولی جدیدا یه کیف قدیمی هست میزارم اون تو.هیشکی حتی نگاهشم نمیکنه.چه برسه به اینکه شک کنن اون تو مواد نه ببخشید خوراکی هست.داشتم میگفتم هنو جاساز نکرده بودم که نبات اومد، قیافه اش مثه او ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

تا شاعر هست انسان برای رشد کردن، دستورالعمل کم نمی آورد. دیشب یک کاسه خمیر اینقدر تا صبح پیشرفت کرد که جای شش تا پیراشکی، چهارده تا تولید کرد. تا شعر هست انسان خمیر فطیر ور نیامده ای چرا باشد؟ گرچه  احمد عزیزی، در شطحیات نوشته است ..عشق مثل تهمتی به سراغ آدم می آید.  اما این را هم نوشته است که در دو ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید