"No woman should face violence alone." #TogetherAgainstViolence ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

وقتی برای اولین و احتمالا آخرین بار قلم برداشتم تا رمانی بنویسم  او شد یکی از مهمترین شخصیتهاش. در حالیکه نمی دونستم نقشش تو وجودم این همه پر رنگ بوده .اولین بار محسن دایی بود که توجه منو بهش جلب کرد. تو حیاط با بقیه پسرهای فامیل فوتبال بازی می کردیم....عمورضا  بعد بازی کنارم کشید: خوب نیست دختر با ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

۱. به نظر شما من برون‌گرام یا درون‌گرا؟ من خودم همیشه فکر می‌کردم برون‌گرا هستم ولی اولین کسی که فهمید من درون‌گرا هستم، زن‌عموم بود. در واقع من یه درون‌گرای اجتماعی هستم. از بودن توی جمع‌های بزرگ و پر از غریبه بیزارم. مسافرت رو نهایتا با شوهرم و بچه‌هام و خانواده یکی از دوستام دوست دارم. جمع و جور، ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

دوش چه خورده‌ای دلا؟ راست بگو نهان مکن   چون خَمُشان بی‌گنه، روی بر آسمان مکن   بادهٔ خاص خورده‌ای، نُقل خلاص خورده‌ای   بوی شراب می‌زند، خربزه در دهان مکن ای دل دونگ دیوانه من باز هم؟  آخرش  از اداره بیرونم می کنند با این کارها که تو دستم می دهی. پس چی شد؟ دیروز که با عزم آهنین ایستاده بودی بالای س ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

نازنین از تو متنفرم.  متنفرازتو تولید شدم، متنفرازتو بسته بندی شدم و متنفرازتو روانه بازار شدم. بازار؟ مشتری بدی بودی نازنین...بدترین قسمتش هم پس فرستادن من بود .... نکند توی استوکها دنبالم بگردی ها نیستم ....با احترامات   اما بعد  ولش کن.... ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

مرحله تکراری گم شدن و سردرگمی  ولی با شدت بیشتر، حس متفاوت و تازه بذاریم پای بزرگ شدن؟ نه اون چیزی که دلم میخواد توی این شرایط  ناپدید شدنه  به شکلی که تنها برم وسط یه جنگل، یه مدت با خودم باشم بعدش برگردم به کارام برسم که نمیشه  براش گریه کردم، خیلیم زیاد...  یه بارش نفسم دیگه بالا نمیومد  ولی جالب ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

من ده ساله بودم و برادرم «نیک» چهارده ساله. فکر خرید هدیه‌ای برای مادرمان به مناسبت روز مادر، من و برادرم را به هیجان آورده بود.این دومین هدیه ای بود که می خواستیم به او بدهیم. خانواده‌ی ما خیلی فقیر بود. تازه جنگ جهانی اوّل تمام شده بود. ما تنگ دست بودیم و به سختی زندگی می‌کردیم. پدرمان گاه به ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

یک پادکستی جدیدا گوش می‌دهم که در زمینه معلمی صحبت میشه. اپیزود دومش به شدت برام خوب بود. پادکست مامعلما و اپیزود مدرسه دوست داشتنی برام نکاتی ور یادآوری کرد که می‌تونه برای کلاس درسم خیلی مفید باشه.  لینک پادکست در کست باکس:(کلیک کنید)   نکاتی که خودم یادداشت کردم:    - دانش و مهارت دو عنصری هست که ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

سریال کره ای  As You Stood By 2025 یا تو کشته شدی   باید اسمش میشد مردی از ناکجا اباد ، کاش کنار هر زنی ، مخصوصا زخم خورده ،همچین مردی بود .  داستان راجب خشونت خانگیه . عین سو که دختر یه خانواده ایه که باباش ، مادرشو کتک میزده ، از این موضوع رنج میبره هم راجب مادر خودش که کاری از دستش براش برنیومده ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

    امروز یکی از آن روزهای خاص کاری ام بود . از چند روز قبل می دانستم که قرار هست شنبه ساعت ۱۰ جلسه ای با نفرات یک شرکت دیگر داشته باشیم . مدیرمون گفته بود که مطالبی را در خصوص آمار مراجعات و همچنین میزان شکایات مراجعین در مدت شش ماه اول امسال آماده کنم و هدفمان هم کاهش این شکایات در درجه اول و افز ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید