چشم نواز شماره بیست و پنج: پشت پنجه دست راستم (کنار همون زخمی که انگولکش کردم و جاش مونده) یه خال کوچولو و کم رنگ دارم... خوشگله...:) ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

با اینکه همیشه و همیشه اشک هایش را از خانواده پنهان کرده بود و به زور آن ها را پشت سد پلک ها نگه داشته بود تا خودش را به اتاق برساند، درب را پشت سرش ببند و به بهانه لباس عوض کردن قفلش کند، در فاصله کم بین دیوار و کمد و بخاری که انگار دقیقا به اندازه خودش ساخته شده بود بچپد، زانو به بغل بگیرد و بالاخ ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

سلام! بازیکن شماره 1094910 متقاضی کنکور علوم ریاضی و فنی، در ردیف اول صنددلی چهار صحبت میکنه. دیروز میخواستم درباره کنکور بنویسم اما خیلی خسته بودم انقدری که وقتی خوابم حتی برای ناهار هم بلند نشدن با اینکه صبحانه هم هیچی نخورده بودم و معده محترمم سر فحش رو بهم کشیده بود؛ بماند. خب از کنکور دقیقا چه ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

من یه INFPام: جالبه که بدونین خانم لوسی ماد مونتگمری شخصیت آن شرلی رو به شکل INFP (یا ENFP) در سال 1908 طراحی کرده. سلام آن شرلی! من همزاد توام که سال 2005 شکل گرفتم. بیا یه جایی -در جهان بعد، زندگی بعد یا حتی در رویا- هم دیگه رو ملاقات کنیم. مطمئنم من و تو به اندازه ساعت های طولانی با هم حرف داریم. ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

آن شرلی لقبی بود که اولین بار مامانم بهم داد. البته از قبلش هم خودم خیلی دوست داشتم آن شرلی باشم ولی خب به کسی نگفته بودم. امروز داشتم فکر میکردم دوست دارم یه برنامه مصاحبه مخصوص خودم داشته باشم. مهمون های خاص دعوت کنم، مصاحبه کنم و گپ بزنم باهاشون. اسمش رو هم میزارم «گیرین گیبلز»  اینکه تا چه انداز ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

"اگه دانشگاه نری اذیتت میکنم. میمونی تو خونه، آشپزی میکنی تا وقتی که شوهر کنی"   دختر بودن یعنی این دوستان! خوب نگاه کنید بعد بگید چرا جوون ایرانی از درس خوندن بدش میاد... ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

از وقتی که خیلی کوچولو بودم مامانم برام میگفت که اوایل ازدواجشون دخترعموم براش از رویاهای بابام درباره بچه اولش گفته. دخترعموم برای مامانم تعریف کرده بود که: - عمو ایوب همیشه میگفت انقدر دوست دارم یه دختر داشته باشم موقع رانندگی دستشو از پشت صندلی بکشه به صورت و ریش هام و به "بابایی پفک میخوام".... ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

من یه INFPام: اینا گفته های دیگرانه مال من نیست: دوستی با امن قشنگه اما گاهی سخت میشه، چون میبینن ناراحتم اما نمیتونن از زیر زبونم بکشن بیرون که چه مرگم شده. گاهی اوقات که یهویی پر حرف میشم به نظرشون با نمکه میشم....   ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

آینده!نمیدونم کی هستی، چی هستی، چه شکلی هستی، اما ازت متنفرم. متنفرم که اجازه نمیدی در لحظه زندگی کنم و چپ و راست میرم باید اسم نحس ات رو بشنوم. متنفرم که شادی الانم رو باید صرف تویی کنم که اصلا معلوم نیست باشی یا نباشی.... آینده من خیلی ازت بدم میاد. انقدر که از تو بدم میاد از گذشته بدم نمیاد. زورم ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

زهرا طبق عادت همیشگی دستم را بین دستش گرفت. - واییی خدا چرا دستات اینقدر کوچولوعه..... و من طبق عادت فقط خندیدم. - خیلی کوچولویی بخدا. میدونی یه چیزی هست به من ثابت شده دخترایی مثل تو که کوچولو و ریزه میزه هستن پسرهای قد بلند گیرشون میاد... شاید از من منتظر جواب بود ولی راستش را بخواهی لال شدم. چطور ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید