سلام از اول شهریور تا همین الان برام پر از استرس بوده ... کارام هیچ کدوم اوکی نشده و تازه هر دم از این باغ بری هم میرسد... معلوم نیست کی کارا درست بشه و من بتونم برا همیشه پرونده درس خوندن و دانشگاه رفتنو ببندم ... این دفاع خیلی بدههههه فقط دیگه به خوبی تموم بشه برهههههه😵💫 از بس تو اینستا اکلیل بر ...
نیما نوشته بود : دلتنگی کمتر شده و جایش را به دلخوری داده. حظ کردم که چقدر دقیق و چقدر درست و نِکو گفته این پسر. نیما نگارستان را هزار سال پیش از وبلاگ " یک گلوله برای ژنرال" میشناسم. بعدتر کانال That's all folks را پیدا کردم و بیشتر خواندمش. البته حالا دیگر می گوید نیما مرده و اسم واقعی اش هم امین ...
نوه همسایه روبه رویی مون یه دختر خوشگل تو دل بروئه اسمش ستاره اس تا ببینه درخونه بازه می دوئه میاد اینجا دستامو باز می کنم بدو بدو میاد بغلم 😍 دیروزم اومد مامانش بزور بردش با وعده خرید بستنی هرچی آدم بزرگا نقش منو ندارن عوضش بچه ها جبران می کنن ☺️☺️ *وقتی خواستم برم کربلا دوتومن کم داشتم از مامان قر ...
از ساعت حدود هفت بیدار شدم نون سنگک خریدم چایی دم کردم ، گوجه فرنگی رنده کردم برای املت ، یه ذره خونه رو جمع و جور کردم و هنوووووز آقا شاهین خواب می باشند ..... ...
ذهنم پر از حرفه ولی نمیدونم از کجا شروع کنم شاید بهتر باشه از اون دیواری که گفتی میدونم رو سرم آوار میشه ولی زیرش وایسادم اول بنویسم، راستشو بخوای آره میدونم که دیر یا زود آوار میشه رو سرم میدونم که به باد تکیه کردم میدونم که جمع ما تا همیشه محاله ولی یه چیزی هم میدونم که دونستن محدود به زمان حاله م ...
این روزها از وقتی که بیدار میشم تا وقتی میخوابم، پای کتابام هستم. دارم سعی میکنم یک روتین برای خودم درست کنم. یک روندی که شروع و پایانش مشخص باشه. نه امیدوارم و نه ناامید. دلم میخواد تلاش کنم و ببینم می تونم تلاش کنم. دارم سعی میکنم ساعت مطالعه رو برسونم به ۹_۱۰ و سخته. من هنوز قرص خواب میخورم. را ...
با خودم میگویم این یک روند زمان بر است. باید صبر کنم. حوصله کنم. منطقی است اما آخر تا کی؟ مسئله دقیقا همین است که نمیدانم تا کی صبر و حوصله خرج کنم بلکه عادتی از سرم بیافتد. ده روز، یک ماه. چهل روز، یک سال. همه را سپری کردهام و غرق خوشخیالی بودهام که باز یک روز ناغافل برگشتهاست و روز از نو. مس ...
بسم الله امروز روز افتضاحی بود انقد که نمیخوام دربارش بنویسم.. نکه دیگران و محیط و شرایط اذیتم کرده باشه... روزی بود که خودم مراقب خودم نبودم ...همینطوری پلاکنتون وار زندگی کردم اون چون توجیه داشتم که خب من دیشب درست نخوابیدم پس حق دارم هیچ کاری نکنم + وقتی آدم نیت یا هدفی داره قطعا تو مسیر هوس ها و ...
امروز نوشتم همچنان مامان قهره و مرتب غرمی زنه عصری وقتی از سوپری اومد برام لواشک و بستنی خریده بود 😂😋😍 بالاخره دوتا کلمه ( بدون اخم) بینمون رد و بدل شد🥹 زیاد باهم قهر می کنیم ولی گذراست توی همین گذرا اعصاب همو می شوریم می ذاریم رو بند خشک بشه 😑😑 بدترین درد های ممکن بدترین رخم هایی که می تونی تصور کن ...
صبح زود درخت هارو آب می دادم متوجه شدم برق رفت اما خونه داداشم برق داشتن دیدم بلهههه فیوز پرانده اومدم بزنم بالا یه صدایی دادو سریع برگشت به حالت قبل یه لحظه از این صدا قلبم واستاد😥 نمیدونستم چیکار کنم رفتم تمام وسایل برقی خونه از برق کشیدم. داداشمو صدا کردم اومد نگاه کرد گفت جایی اتصالی داره منتظرم ...