در مطلب قبل بحث کرامت نفس در گیتهای بازرسی رو نوشتم. امیدوارم یه روزی بیاد که این قضیه حل بشه. که زائر به خاطر بازرسی، در ازدحام ساعتهای شلوغی، دقیقههای نفسگیری رو لابهلای جمعیت له نشه. دغدغه این قضیه اگر دامنگیر گیتهای مردانه هم بود، لااقل شنیده میشد اما متاسفانه، فقط در گیتهای زنانه مسال ...
"تو همون دلیل قشنگی هستی که دنیا بعضی روزاشو با لبخند شروع می کنه :>>>" چطورین دوستان؟ امیدوارم این روزاتون بوی خوب زندگی بده :) نه نه در اصل تمام زندگیتون سرشار از حس خوب زنده بودن و زندگی کردن باشهه درست طبق میلتون D: ...
دلم میخواد با کسی اشنا شم اما حوصله اول رابطرو ندارم دوس دارم از وسطش شروع شه ...
واقعاً برای رسیدن آخر هفته ها لحظه شماری می کنم نه که قراره اتفاق بزرگی بیفته همین که فرصتی پیش بیاد که هم به کارهای شخصی ام برسم و هم یک کمی فرصت فرار از روزهای کشدارم را داشته باشم. بخاطر تعطیلی از قبل با رها ( همسایه دیوار به دیوار مون ) هماهنگ کرده بودم برای رفتن به آرایشگاه مجاور کلینیک آنها ...
الان نشستم دارم فکر میکنم رسالهای که موضوعش نامهاست و چارچوب نظریش نامشناختیه و صفحهٔ اولش به جای به نام خدا نوشتم «به نام آنکه هستی نام از او یافت» رو به کی تقدیم کنم؟ به جوانان جویای نام؟ به نامداران گمنام سرزمینم؟ یا به نامآوران نامدار سرزمینم که در آسمانها بناماند و در زمین گمنام؟ و آیا ...
سلام دوستان عزیزم. من خیلی عذرخواهم که نتونستم پیامهاتون رو جواب بدم. قطعا اونی که باید میشنید، شنید و اونی که باید جواب بده، میده. امام حسین علیه السلام، ظرفیت و طاقتِ ناچیز من رو میدونه و برای همین، شما رو معطلِ مثلِ منی نمیکنه تا پیغامرسونتون بشم. الحمدلله که خداوند به همهی ما، حضرت اباعب ...
عرق رو از روی پیشونیم پاک میکنم. خیلی گرمه. کی فکرش رو میکرد صورت آدم بتونه اینهمه عرق کنه؟ الان که هوا گرم شده، دیگه کسی قبل از شروع زنگ چهارم نمیشینه تو کلاس. این رو امروز فهمیدم، وقتی همه رفته بودن بیرون و من نشسته بودم و داشتم کتاب میخوندم. توی کلاس بغلی، دوازدهمیها داشتن با ریتم we will ...
عصر روزی که برای تولدم دعوتم کردی بیرون، توی یه کافهی کوچیک دوستداشتنی روبهروی همدیگه نشستیم. از این در و اون در برام گفتی و یه کیک هم سفارش دادی. بهت نگاه میکردم و با خودم میگفتم که چقدر برام عزیزی که یهو صدات رو -نه از تویی که جلوم نشستی بلکه از توی مغزم- شنیدم. داشتی بهم میگفتی بهتره ساکت ش ...
سریال کره ای پری و کیون وو یا دلباخته و معشوقه ش Head over Heels راجبه پسری به اسم کیون وو عه که از بچگی نحس بوده ، خانواده ش اونو بیرون انداختن و اون با مادربزرگش زندگی میکنه ، مادربزرگ از بچگی اینو پیش هر جادوگری برده تا نحسیش برطرف شه ولی نشده . اون برای اخرین بار پیش یه جادوگر؟ شمن ، میره که ...
با هلی کوپتر که از آسمون می پائیم جمعیت اربعین را، چیزی می بینیم که در یک نمای بسته با دوربین کاشته کف صحنه هم ممکن است دیده شود. اما وقتی پابپای کالسکه با بچه ها راه می افتی، داستان ورق می خورد. اخلاق قهرمان قصه است اینجا.شلوغی است انسان ممکن است خودش هم از خودیت خودش، بیگانه شود.گم می شوی توی چشم ...