دادا ملا دانشجو شده بعد پنج سر نانخور و با وجود نداشتن شغل ...روز اول استاد سوال پیچش کرده که مرد حسابی، اینجای عمرت، توی کلاس و درس، آن هم این رشته که نه نان میشود نه آب چه کار می کنی؟  گفته علاقه استاد قانع نشده  گفته می خواسم بدونم چه باشد آنچه باشد ساینس... استاد قانع شده چون این دقیقا عنوان کتا ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

اگر شما یک قاب باشید و همسرتان یک بوم نقاشی،  یا بلعکس  شما یک بوم نقاشی باشید و همسرتان یک قاب،  نقاشیِ روی بومِ نقاشی-چه شما باشید چه همسرتان- تمام خواسته ها و آرزوهاییست که روی بوم نقش بسته است. و قاب، هم نقش محافظ اون آرزو ها رو داره و هم برجسته کردن و زیبا کردن آن. حالا فرض کنیم بوم نقاشی از قا ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

قبل از اینکه وارد کلاس شوم، بچه‌ها روی تخته شعر می‌نویسند. صبا امروز این بیت از صائب را انتخاب کرده بود که «ناخوشی‌ها از دلِ بی‌ذوقِ ماست؛ ذوق اگر باشد همه دنیا خوش است». زیر لب گفتم: ذوق اگر باشد... نیست که. رسیده بودیم به درس دوم. از قابوسنامه. گفتم این درس جزو ادبیات تعلیمی‌ست. پند و نصیحت است. ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

  خنده ام می گیره از این حالت با پا پیش کشیدن و با دست پس زدنی که توی نفس خودم دارم. پریروز فکر کردم که از طرف خاله زاده ای که زمانی مثلا تا دم خانه ما آمده بوده که یعنی خاطرخواهی و خواستگاری، دعوتیم به باغی  و حالا که بعد این همه وقت یادی از من  شده فکری شده بودم که خب یعنی کدورتهایی که آن روزها پی ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

10 سال پیش که کلاس بازیگری میرفتم، یه اجرای چند روزه در سالن تئاتر شهر  داشتیم . یادمه یه روز اینقدر توی تمرین خوب بودم که شبش استاد زنگ زد و ازم تشکر کرد بابت انرژی ای که میگذاشتم. اون شب کلی ازم تعریف کرد و میگفت بهم امیدواره. هیجان زده میشد از اجرای من و ... خلاصه که تهش رسید به بازیگری در تلویزی ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

در دهکده‌ای که کوچه‌هایش از جنس سکوت و خانه‌هایش از خشتِ تردید ساخته شده بود، شاگردی به نام «اِزرا» زندگی می‌کرد. ازرا شیفته کلاسی بود که در بالاترین برجِ شهر، پشت درهایی از چوبِ صندلِ کهنه و قفل‌هایی از جنس «اجازه» برپا می‌شد. استاد آن کلاس، «مَسیحا»، کسی بود که گفته می‌شد رازِ «رنگ‌های ناگفته» هست ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

سریال کره ای رودتیره 탁류   دنیا به سرعت تغییر میکنه، ولی ما با یه دیوار بلند جلوش رو گرفتیم. یه روز ما تاوان سنگینی بابت اینکه چقدر کند عمل کردیم و از بقیه عقب موندیم میدیم. ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

شاید برای اولین باره که دارم شک می‌کنم که کی گفته عقل و منطق باید بر احساس برتری داشته باشه؟ دوست داشتن واقعا چیز عجیبیه، تو می‌دونی این مسیر با فلان منطق و اصولی که داری نمی‌خونه ولی بازم نمی‌تونی خودتو قانع کنی. می‌دونی احتمالا تهشم تباهیه :/ ولی باز می‌گی تلاشمو بکنم. به هر حال الان تو وضعیتی‌ام ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

چند روز پیشا بعد از 35 سال و خُرده ای رفتم تهران محله ای که توش به دنیا اومده بودم.  بخش اعظمی از خوابهای دوران نوجوانیم و بخشی از خوابهایی که تو این سن میبینم، برمیگرده به اون محله و آدماش. یه کوچه تنگ که وقتی بچه بودم هرگز متوجه تنگ بودنش نشدم. همه چی سرجاش بود جز یه خونه که کلا نبود. صاف شده بود ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

شبی که صبحش باید برم مدرسه و بچه‌ها امتحان دارن و ظهرش جلسهٔ شورای دبیرانه و بعد تا عصر جلسهٔ واژه‌گزینی و بعدتر هم نام‌گزینی و تحویل گزارش کارهایی که این چند روز برای ویرایش واژه‌نامه انجام دادم، بی‌خوابی زده به سرم. هنوز شام نخوردم، اشتها ندارم، چایی که سر شب دم کردم هنوز روی میزه و لپ‌تاپم و کاره ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید