چند وقت پیش توی حال بدیم صحبت می کردیم یهو یه تصمیم بشدت عجولانه و نپخته اومد تو ذهنم مغزم هشدار خطر میداد ولی منطق صفررر میون صحبت هامون بالای 10 بار بهم گفت غلط کردی ​​​​​​ شاید هرکسی دیگه ای بود بهش بر می خورد ولی من ناراحت نشدم میدونستم ادبیاتش همینجوریه و خب قصد بدی جز منصرف کردنم نداره.. میدون ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

آفتاب دمِ ظهر روی قالی پهن شده بوی پاییز تو خونه پیچیده مامان مربای به پخته بابا رفته زعفرون بچینه ، قول داده جمعه منم با خودش ببره سبد پر انار توی راه پله هاست آبجی کوچیکه خودشو لای پتو پیچیده و تو خونه غلط میخوره منم چونمو رو بالشت تکیه دادم و از پنجره به قرمزی انارهای کوچیک میون زردی برگ ها نگاه ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

بسم الله یه لطفی که میخوام در حق خودم کنم تو سال جدید کمتر به خودم سخت بگیرم... و واقعا روی استراحت کردنم بیشتر تاکید کنم... منعطف تر بشم. من خیلی شرایطم با دیگران فرق داره...من بچه یکسالم برام تصمیم میگیره کی بخوابم کی بیدار شم خودمو هر روز طبق شرایط پسرم تنظیم کنم...عملا خیلی جاها دستم بسته اس... ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

من تو را بر شانه هایم میکشم یا تو میخوانی به گیسویت مرا.. شجریان بخونه و ما اندکی غر بزنیم؟ همین.. ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

💭 گاز گرفتن زبونت موقع غذا خوردن بهترین مثال برای فهمیدن اینه که حتی با چندین سال تجربه بازم می‌تونی گند بزنی تو یه کاری. خودتو بابت اشتباهاتت کمتر تحقیر کن... ▪️ سخت نگیر زندگیو. ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

دل و جان این همه نیست. باید بین حافظ و نویسنده های روسی از یک طرف و روانشناسی به قول خودش مدرن یک مناظره راه بیاندازیم نازنین. دیشب دختر ماه من می لرزید و به خودش می پیچید تا جلوی گریه کردن خودش را بگیرد و چه شبی شد برای ما. امروز وقتی شبنم توی اداره از روی مهربانی ذاتیش سراغی از دخترم گرفت در دلم ب ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

از دانشگاه که برگشتم مامانم گفت مادربزرگت چند روز پیش ازم پرسیده «پس کی من رو می‌بری تهران، خونه‌ی ابوالفضل»، منم که دانشگاه اونقدر بهم فشار آورد که دوست نداشتم کار خاصی بکنم، گفتم خب فردا صبح با خودم بیاید بریم تهران، اولش فکر کرد […] ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

یک پیچ مربوط به ماقبل تاریخ روی پایه مونیتور من بود که هیچ توجهی از من نمی گرفت.واقعا چه اهمیتی دارد که یک پیچ آنجا باشد یا اینجا؟ یا اصلا باشد یا نباشد؟.اما،همین پیچ باعث شروع چنان مکالمه مسخره ای شد که هنوز باورم نمی شود من بخشی از آن دیالوگ احمقانه بود ه ام.بازی هم از جایی شروع شد که آن پیچ بدبخت ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

اسب چموش احساسات شبها از مامن خود بیرون می‌زند. تشنه در پی جرعه ی محبتی، چراگاه توجهی، یا آبشخور لذتی در فضای مجازی چرخی می‌زند؛ تشنه ی احساساتی از نوع اغنای عاطفی شدن، مورد توجه و تایید یا احترام قرار گرفتن و هرنوع حس مثبت دیگری که آرام کند این جان ِ خسته را. اسب ِ احساس چیزی نمی‌یابد. وبلاگ محبوبی ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

«کاربرد روان‌کاوی در نقد ادبی» دربرگیرنده‌ی هفت تک‌نگاری و نوشتار از زیگموند فروید، بنیان‌گذار نظریه‌ی روان‌کاوی، در خوانش نقادانه‌ی متون ادبی است. فروید از مفاهیمی که خود در روان‌کاوی نظریه‌پردازی کرده است برای تحلیل متون ادبی بهره می‌گیرد، اما متقابلاً از ادبیات هم برای تبیین مفاهیم روان‌کاوانه اس ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید