مرداد خانم چشمکی زد و رفت.مرداد خانم بهم گفته بود میمونه پیشم، ولی دروغ گفته بود. اونم از اون بیوفاهاست؛ اونایی که با یک ناز و ادا مییان و با یک چشمک ولت میکنند.آره خلاصه، نشسته بودم توی خیابانِ سال، داشتم روی ماه مرداد خانمو نگاه میکردم. گفتش: «چمدونم برداشتم، میخوام برم.»گفتم: «کجا؟»گفت: «هم ...
بازنویسی مقاله درصورت جواب ندادنبعضی مقالهها مثل لباسهاییان که هرچی وصلهشون میکنی، درست نمیشن.نه خوشفرمن، نه کسی دیگه میپوشهشون.اونوقت بهترین کاری که میتونی بکنی اینه:بندازشون دور.و از اول یه چیز جدید، اندازهتر، دقیقتر بساز.۱. کی مقالهت باید بره تو سطل آشغال؟باز نویسی مقاله اینفوگرافی ...
بازنویسی مقالهیه اشتباه رایج تو تولید محتوا اینه که فکر میکنیم:«مقالهمو یه بار نوشتم، تموم شد. دیگه دست نمیزنم بهش.»ولی واقعیت اینه که:مقالهی خوب، یهبار نوشته نمیشه.چند بار بازنویسی میشه، اصلاح میشه، و جون میگیره.بازنویسی مقاله اینفوگرافیک۱. محتوای اولیه فقط «اسکچ» کارهوقتی اولین بار مقاله ...
سروش صحت هماکنون عکس حسین مدنی را میگیرداکنون؟گفتگوهای اکنون، بازگویی سفر قهرمانانه قهرمانانی است که منزل به منزل طریق آنها، صحت را شگفت زده میکند. سروش صحت، نویسنده و کارگردان و بازیگری است که در جایگاه لسان مخاطب از میهمانان برنامه سئوال میپرسد و خود نیز همین مسیر اکتشاف قدم میزند.برنامه اکن ...
در کنار بقیع نایستادم، ولی میدانم اگر بایستم چه حسی پیدا میکنم؛ حس غربت... فقط غربت! غربتم هم اندازه دارد.حرم که نیست... که بماند؛ اگر یک سنگنوشته هم بود ما راضی بودیم. نه، اصلاً از آن بدتر؛ از پشت نرده، از کنارشان هم ما را منع میکنند. مگر ما چه خواستیم؟در شهرمان یا روستایمان که بودیم، سر مزار پ ...
یک متن بدون شرح از کامنت هایی گذاشتم ودوستان خواندند وجواب دادند. البته تعدادشان خیلی بیشتر است ولی فعلا همین چند مورد گذاشتم تابعد... . قصد نوشتن هیچ متنی رانداشتم ولی ویرگول می گوید باید ۳۰۰ کاراکتر نوشته شود . ...
همه ما نفهم از دنیا خواهیم رفت؛نمیفهمیم چرا زندگی ما با زندگی دیگری باید آنقدر فرق داشته باشد.نمیفهمیم چرا با این همه مشکل باز هم عدهای تن به ازدواج و آوردن بچه به این دنیای سیاه میدهند.نمیفهمیم چرا کودکی بیگناه میمیرد ولی مردی فاسد تا ۱۰۰ سال عمر میکند.نمیفهمیم چرا با وجود این همه آب رو ...
قسمت اولناامیدت کردم مادر... وقتی که اون یادداشت هارو برام گذاشتی فکر نمیکردم همه ی چیزی که بقیه وجودش رو کتمان میکردن وجود داشته باشه و تمام این مدت تورو آزار داده باشه...یه چیزی که قدمتش خیلی بیشتر از قدمت بشر روی این کره ی خاکیه...می ترسم مادر! می ترسم که وقتی به اونجا رسیدیم قبل از اینکه قدمی بر ...
آرامسایشگاه به کارگردانیِ سمانه سجادی اثری شریف، کوچک و دوستداشتنی است که در جمیعِ جهات یک نئولوژیِ فلسفی با نگاهی ناتورالیسم است. اگر تفکرِ نقادانه را کنار بگذاریم و به جزئیاتِ ارزشمندِ کار بپردازیم باید اعتراف کرد که: به تولدِ برگمن در عرصه و عیانِ نمایشِ استان نزدیک شدیم. این اصلاً غُلُوّ نیست ک ...
پنجشنبهای دیگر شد؛ ۳۰ مرداد ۱۴۰۴. باورتان میشود ۵ ماه هم از چهارده صفر چهار گذشت؟ روز به روز، لحظه به لحظه، نفس به نفس میگذرد.میخواستم از چیزی بنویسم ولی باور کن باید باور کرد: بعضی وقتها انگار ننوشتن راحتتر است. نوشتن بعضی وقتها غصهها را جلوی چشمانت میآورد؛ گذشتهات را با خوبی و بدیهایش ...