در دل شبهای تاریک غزه، جایی که نور امید به سختی تابیده میشود، کودکی چشم به راه لقمهای نان است. نه بازی، نه خنده، فقط صدای خسته شکمهای گرسنه که هر لحظه فریاد میزنند. مادر، با دستهای ترک خورده و چشمانی پر از اشک، تلاش میکند تکه نانی را بین بچههایش تقسیم کند؛ نانی که به اندازهی لبخند کودک کافی ...
همهمون یه جاهایی تو زندگی به نقطهای رسیدیم که دیگه توان ادامه دادن نداشتیم. نه اینکه نخوایم، که نتونستیم. یه جور خستگی عمیق، یه جور تَرَک توی ذهن و جان. فروپاشی روانی همینجاست، همون لحظهای که انگار مغز و دل و بدن با هم میگن «دیگه نمیکشیم».توی پست قبلی از تجربه این فروپاشی نوشتم. توی این پست یا ...
همه جا صحبت از فیلم پیرپسر است، کنجکاو میشوی قبل از توقیف احتمالی به دلیل زیر پا گذاشتن شئونات اسلامی اخلاقی از نظر برخی دوستان، آن را هر چه زودتر ببینی. با توجه به نظرات بسیار متفاوت بینندگان این فیلم میدانی که دو حالت بیشتر ندارد: یا بسیار لذت خواهی برد، یا از فیلم متنفر خواهی شد! برنامه سینماها ...
این فیلم خانوادهای را روایت میکند که در آن پدر و مادر از معلولیت رنج میبرند ولی صاحب فرزندی سالم هستند.در این داستان با پدر و مادری طرف هستیم که علیرغم معلولیت و وضعیت اقتصادی اسفناک، بسیار آرام و خوشحال هستند. مانند یک کودک سعی میکنند از تمامی لحظات استفاده کنند و شاد باشند، با کمترین امکانات ...
داری برای همه مینویسی پس برای هیچکس نمینویسیاگه موقع نوشتن مقاله سئو از خودت نمیپرسی:«این نوشته دقیقاً برای کیه؟»یعنی هنوز داری برای همه مینویسی.و این، بدترین اشتباهیه که میتونی تو محتوا مرتکب شی.۱. وقتی برای همه مینویسی، باید «خنثی» باشیچرا نوشتن برای همه اشتباهیعنی:نه صمیمی مینویسی، چون ممکنه ...
طرح فنیقی ساختهی وس اندرسون عُریانگریِ طرحی دمِ دستی برای بروزِ هنر در مجلهای فمینیسمی است. این طرح در ابعادِ مکانیکی ساختاری همراه با امضای کارگردان در پاورقیِ خود دارد و در ادامهْ داستان مُنحنیِ جذابی بر روندِ دیکته شدهی مولف ایجاد کرده. روندی که حتماً این فیلم را از دیگر آثارِ اندرسون جدا می ...
ساعت ۱ و ۳۵ دقیقه هست ک دارم اینو مینویسم. خوابم میاد یکم ولی نه اونقدر. بهتون گفتم چند روز پیش اولین مشت توی صورتم رو توی بوکس خوردم؟ فقط بالا لبم یکم باد کرده و جالب شده بود. شبش هم که اومدم بخوابم متوجه شدم شکمم خیلی درد میکنه ولی همچنان هیجان شدیدی رو حس میکردم. چند وقتی هست میرم بوکس و بهم خوش ...
پنجشنبه شبه و مثل هر هفته برای بازی دور هم جمع شدیم. ۵ نفریم با بردگیمی که مثل مافیا نقش مخفیه ولی با کارت بازی میشه. بازی، یه کلانتر و یه معاون، دو تا یاغی و یه خائن داره که یاغیها باید کلانتر رو بکشن ولی خائن باید همه نقشها غیر از کلانتر رو بکشه تا توی آخر بازی تنها با کلانتر دوئل کنه و ببره. د ...
سلام به دلهای مهربون و گوشهای مشتاق 💛خب،خب،خب اولین پادکستم رو منتشر کردم؛😁🤭جایی برای گپ زدن دربارهی کتابی که مثل یه آغوش گرم، قلب آدمو آروم میکنه:«پسر، موش کور، روباه و اسب» ✨اگه دلت میخواد چند دقیقهای با هم قدم بزنیم توی دنیای لطیف و شاعرانه این کتاب، خوشحال میشم شنوندهش باشی 💫با مهر فراو ...
3 دقیقه طلایی که باعث خونده شدن میشهبیشتر آدما بعد از نوشتن مقاله، دکمه «انتشار» رو میزنن و میرن.در حالی که اون ۳ دقیقه بعد از نوشتنه که مقالهتو نجات میده.چرا؟ چون تو اون ۳ دقیقه باید کاری کنی که مخاطب اصل مقاله رو بخونه.نه فقط تیتر رو ببینه و رد شه.بیایم ببینیم این ۳ دقیقه دقیقاً باید صرف چی بش ...