۱. فردا و پسفردا بهعلت آلودگی هوا، مدارس و دانشگاههای تهران و یه سری شهرها از جمله تبریز که این هفته صدرنشین میزان آلودگی بود غیرحضوری شد و ادارهها دورکار شدن. ۲. یکشنبه یکی از کلاسهایی که باهاشون درس داشتم کلاً غایب بودن و یکی از کلاسها هم فقط چهار نفر اومده بودن که زنگ زدن اولیاشون اومد و بر ...
۱. چهارشنبه یکی از همدورهایهام از رسالهاش دفاع کرد. چهار نفر بودیم و این اولین فارغالتحصیل بود. ۲. در هفتهای که گذشت، سرگروه ادبیات منطقه اومد از کلاسها و روش تدریسم بازدید کنه. تنها کلاسی که یه کم باهاش چالش داشتم یازده انسانی بود. از شانس قشنگم دقیقاً همون ساعت اومده بود. گویا این یازده انس ...
تو این دو سال، تو وبلاگم یازده بار راجع به آزمون اصلح مطلب نوشتم و این دوازدهمین و احتمالاً آخرین مطلبه. آموزشوپروش به ماها که دانشگاه فرهنگیان درس نخوندیم و با آزمون استخدامی معلم شدیم میگه ماده ۲۸ای. طبق مادهٔ ۲۸ اساسنامهٔ دانشگاه فرهنگیان، اگر این دانشگاه نتونه برای آموزشوپرورش نیروی کافی تأمی ...
دیروز یک تماس ناشناس داشتم. آقایی که پشت خط بود با لهجۀ غلیظ کردی (که البته درستتر است که بگویم به زبان کردی) و با پیششمارۀ ۸۷ که برای کردستان است پرسید فلانی؟ بعد من نمیدانم چه فعل و انفعالاتی در مغزم رخ داد که فکر کردم از یک کشور عربی تماس گرفته و دارد عربی حرف میزند. در جوابش گفتم لا! أنا لا ...
میگفت آدم ذرهذره به اینکه اتفاقای زندگیشو به هیچکس نگه عادت میکنه. میگفت آدما دیگه حتی خداحافظی هم نمیکنن. یه روز دست از پیام دادن یا پست گذاشتن میکشن و همهچی همونجا تموم میشه. ...
از مدرسۀ قبلی تماس گرفتن که بیا ارزشیابیتو امضا کن. پرسیدم چند شدم؟ پارسال صد شده بودم. خانومی که پشت خط بود گفت ۹۹. پرسیدم اون یک امتیاز بابت چی کم شده؟ نمیدونم کجا و چی رو نگاه کرد گفت گواهیها و لوح تقدیرا که کامله، تجربۀ آموزشیتم که نوشتی و تحویل دادی و فلان چیزم کامله و بهمان چیزم کامله و بعد ...
قبل از اینکه وارد کلاس شوم، بچهها روی تخته شعر مینویسند. صبا امروز این بیت از صائب را انتخاب کرده بود که «ناخوشیها از دلِ بیذوقِ ماست؛ ذوق اگر باشد همه دنیا خوش است». زیر لب گفتم: ذوق اگر باشد... نیست که. رسیده بودیم به درس دوم. از قابوسنامه. گفتم این درس جزو ادبیات تعلیمیست. پند و نصیحت است. ...
شبی که صبحش باید برم مدرسه و بچهها امتحان دارن و ظهرش جلسهٔ شورای دبیرانه و بعد تا عصر جلسهٔ واژهگزینی و بعدتر هم نامگزینی و تحویل گزارش کارهایی که این چند روز برای ویرایش واژهنامه انجام دادم، بیخوابی زده به سرم. هنوز شام نخوردم، اشتها ندارم، چایی که سر شب دم کردم هنوز روی میزه و لپتاپم و کاره ...
دیروز سومین همایش ملی مطالعات نامشناسی ایران برگزار شد. در این همایش تحول نامگذاری در ایران بررسی شد. و نیز نامشناسی در غرب، نامهای خانوادگی در آلمان، الگوهای نامگذاری در خانوادههای ترکزبان همدان، تحول نامها در بوکان، جاینامهای مربوط به خوراک در خرمآباد، جاینامهای تهران و بیرجند، نام در ...
۲۱. دیشب برگشتنی (برگشتنی قیده؛ یعنی وقتی برمیگشتم) رفتم نون بگیرم. وقتی کارتمو دادم به آقاهه، کشید گفت موجودی نداره. چند لحظه رفتم تو فکر! بعد یادم افتاد اینو کلاً انتقال داده بودم به اون یکی کارتم که مبلغ این رُند و صفر بشه! لذا اندازهٔ سهتا نونِ دوتومنی هم توش پول نبود. گفت البته قابل شما رو ند ...