حاجی دیگه عشق ابدیو نقد نمیکنم. حالم داره بهم میخوره. ...
جبهه گیری های رفتاری طناز خیلی حالمو بهم میزنه. همش داره به ترانه حسودی میکنه نمیگم ترانه خوبه ولی هر اتفاق بی ربطیو بهش میچسبونه. همچنان کاش علی کم صحبت باشه. الان که نگار سینگله یکم از اون صحبت کردن های خودنمایی طورش کم شده. زهرا رو نمیفهمم هنوز. میلاد منو یاد اکسی که پست قبلی گفتم میندازه ساکت ...
بزرگترین اشتباه زندگیم که وقتی یادم میاد از خودم حالم بهم میخوره حتی بعد این همه سال اگه یه درصد اینجا رو میخونی دیگه نخون چون من دوست ندارم یه مادر فلان مطالبمو دنبال کنه. بخدا خودش میدونه کیو میگم بقیه به خودشون نگیرن. خیلی باید Jنده.پررو باشی... ...
حالا من لر نیستم ولی چرا علی این حرفو زد من بدم اومد گفت فرشاد لره و از بلوند و چشم روشن خوشش میاد. ماها که بچه تهران و کرج هستیم مدل دیگه خوشمون میاد. واقعا چی میتونه بگه لوکیشن محل تولد ثابت میکنه سلیقه تو چیه؟ نکته بعدی من حس کردم نگار مدام خودشو داره پرزنت میکنه به دکتر یه جورایی و حتی پشتشم ...
واقعاً تحمل کردن علی سخته امروز قسمت بیست یک یا دو مدام حرفاشو زدم جلو. خیلی صحبت میکنه خیلی. نکته بعدی وای اونجا که طناز ولو شد پشت شاهین و شاهین بهش گفت زشته بشین بقیه دارن حرف میزنن اروم و نصیحت طور اما مطیع بودنش شایدم مدل مطیع بودنش حالمو بهممیرنه.حتی ناراحت رفت جدا نشست آخرم شاهین دلجویی نیو ...
حالا خیلیا میگن نگار زن آفرودیت هست. من خودم هربار آزمون دادم بخش بزرگی از نتیجهم آفرودیت بوده اما خب من خودمو آفرودیت میدونم اما کم و تو مسائل عاشقانه زیاد خودمو مصداق نمیدونم چون نمیدونم اون بخش دیگم کدوم الهه باستانی باشه. ولی به بار جایی خوندم آفرودیت اونی نیست که شما فکر میکنید. آفرودیت وا ...
دوروزه با تهوع عجیبی دست و پنجه نرم میکنم. حالم خوب نیست نمیدونم وی اینجوریم کرده شاید شیرینی خرابی که سرکار خوردم؟! امروزم به پیتزا خراب خوردم و توی اسنپ با برگشت بوی بنزین تا جهنم رفتم و برگشتم. خانوم م پیام داده چندبار برای بیرون رفتن. من اینجوریم که یکی میگه فلان روز نمیام دیگه زیاد پیله نمیکنم ...
امروز یه گریه خیلی خیلی کوچولو دیدم. برای شیر خریدیم. انگار مریض بود. یه خانومه رد شد گفت فکر کنم مریضه برای همین ولشکرذن دهنش شکل سوخته بوده اما خانومه گفت این یه مریضیه. یکم از شیر خورد حتی نمیدونست میتونه بخوره بعد رفت سمت کوچه و یه خانومه داشت دنده عقب می اومد خونمون داد زدیم خانومه نیاد عقب ام ...
درنهایت من فکر نمیکردم اولین حذفی فرشاد باشه. مثلا فکر کردم کسی که کمترین تو رابطه رفت داره حذف بشه. راستش زیاد از شخصیت فرشاد و بیانش خوشم نمی اومد اونم در مقابل سیاوش که رک و رو طور بود ولی خب چون فرشاد دیرتر اومد یا فکر میکردم آدمایی با کمترین اکت حذف بشن ولی خب بین این دوتا معلومه که باید فرشا ...
شما بیا بعنوان مخاطب قسمت امشبو بببین. چرا انقدر حوصله مخاطب سر میبرید. وای صحبت طولانی طنازو علی ده دقیقه تمام اول برنامه. بعد چه جالب که ماهرخ چند وقت مثل سایه بود حالا یوهو ناراحت شده گریه کرده جالب نیست هر کدوم مدتی تو حاشیه امن هستن و میپرن بیرون. چون این اتفاق بین میلاد و ماهرخ افتاد متعجب شد ...