دوازده روز آتش و انفجار و ترور و ویرانی و کشتار مقاومت مردم و نیروهای مسلح علی رغم کمتر بودن قدرت پدافندی در آسمان ایران باز شدن درهای جهنم روی تلاویو و لطمه خوردن گنبد آهنین و درست وقتی که موقع برداشت نتیجه بود یک توئیت نیمه شبی و آتش بس! آیا همه اینها نمی تواند مجموعه طراحی باشد برای یک کودتای ...
کاش مامانم بود. و این روزها رو می دید. از وقتی رفته سالی یکی دوبار تو ایران، یه چیزی پیش اومده که گفتم خوب شد رفت و ندید... اما امروز میگم کاش بود و می دید. کاش این رویارویی تماشایی رو میدید. کاربران عرب فضای مجازی اعتراض دارن که پاک از کار وزندگی افتاده ان . خصوصا اونهایی که آسمونشون، نزدیکه ...چو ...
سحر باز توی آسمون گلوله شکفت، زمین هم بی نصیب نموند و چشمهای خواب من هم. تا بازشون کردم : آسمون و شاخه های طاقی موی حیاط رو توی نور آتیش دیدم.آتیش برخورد پدافند با یه موشک چاق و چله ای آسمون اینجاش رو نخونده بودی ها...فرشته ها به خدا گله ی فسادهای آدمیزاد توی زمین رو کرده بودند، نگفته بودند که رو ...
امروز سالگرد مصطفای عزیزه ، چمران بی نظیر امروز سالگرد اون شمعه اون تابلوی قصه آفرین امروز سالگرد همه است ...
اجالتا بدان دوستت دارم، همچنان ...
شرایط کنونی تر از همیشه است. بر کسانی که امشب توی اصفهان موفق شدند بخوابند درود. راضی به زحمت نبودیم، زده اند و زده ایم. آسمان اصفهان امشب عروسی بود. بعد از چهار روز، یک بند انگشت هم از تن شهدای آن موقعیت پیدا نشد. فقط از روی لیست حضور و غیاب... همه چیز و همه کسم هست، در کنارم، از همه شش دانگ تر اس ...
یکی از دکمه هایی که این روزها زده شده، دکمه بازگشت به تنظیمات کارخانه است. بازگشت به اصل و به فطرت. صبحها که بیدار می شوم صورت خندان مادرم را از توی قاب عکس، می بوسم. حرف زدن با کوچکترین عضو خانواده، شیرین تر شده. دعواهای پسرها جدی تر، و آشتیهایشان زودتر این روزها همه چیز خیالی و زیبا به نظر می رس ...
دیروز زنگ زدم خونه دایی. خانومش گوشی برداشت، از شادی جیغ زدم،زنداییم پنج ماهه که آمریکاس و در حالیکه هنوز چهل روز از ویزاش مونده هوس کرده برگرده، اونم کی؟ درست سه ی صبح جمعه، بدترین و اولین روز جنگ .....میگه خوش شانس بودم به تعجب تبدیل میشم. هر کی دیگه بود میگفت بدشانس بودم ....گفتم زندایی تو مرد ر ...
سوریه رو که گذاشتیم بره از آمریکا و تهدیدش ترسیده بودیم. تیمی هم که تو تهران رو کار بود روزای آخر یه توک پا رفت اونجا شاورما خورد و برگشت.حالا که آش نخورده دهنمون سوخته و آمریکا پاشده اومده به حمله، حالا کاش نیروی زمینی رو راهی کنیم سوریه رو از جولانی و اردوغان پس بگیره خیلی ها میان کمک حداقل جای ...
بسم الله الرحمن الرحیم جنگ نوشت روز پنجم یک : از دیروز تماسهای مکرر فامیل برای اینکه شهر را رها کنید ولمان نمی کند: :- زندایی فکر کردی خیلی شاخین که موندین؟ اگه یه طوریتون بشه توی دستوپای بقیهاین. "نه زندایی شاخ نیستیم، قرارم نیست طوریمون بشه." :- عمه حالا که تعطیلین بیایین دورهم باشیم. من ...