دیروز عصر که با دوتا از آبجی ها رفتیم به بابا سر بزنیم بی نهایت هوا شرجی بود اینقدر گرم که نفسم داشت بند میومد بعد از ما هم بقیه اومدن عین یه دورهمی که همیشه پدر ومادر شمع مجلس بودن اما این بار پدر در آسمانها و مادر کنار مزار پدر ،این دلبستگی قدیمی ها به همدیگه با وجود همه تلخی و شیرینی های یه زندگی ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

چند روزه تو فکر چند تا دوست وبلاگیم که وبلاگهاشون رو به روز نکردن یا حذف کردن میشه یه خبری بدین نگرانتون هستم اول سهیلا خانوم وبلاگ یه خورشید درخشان بعد خانم دکتر قره بالا و دختر مهربونمون گیل پیشی عزیز و دوست داشتنی امیدوارم حال همه تون خوب باشه سال‌های اول وبلاگ نویسی خیلی وبلاگ بود که روزانه می ن ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

امروز تا الان روز من نبوده از خودم و عملکردم بشدت احساس نارضایتی دارم اولا دیشب که خوابم نبرد و دوتا فصل کتاب صوتی آب نبات نارگیلی گوش،دادم دیدم فایده نداره پا شدم یه سر به دختر کوچیکه که داشت درس میخوند زدم ساعت نزدیک به دو صبح بود همون موقع ۱۰سی سی شربت دیفن هیدرامین خوردم و دوباره کتاب صوتی روی ۱ ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

دیروز رفتم پیش مامان تا رسیدم برق رفت قرار بود اینحا برق نره آخه دمای هوا معمولا بالاتر از ۴۰هست امروز که به ۵۰هم رسید. آبجی بزرگه شیفتش تموم بود ولی موند بعد پیشنهاد داد بریم خونه آبجی کوچیکه که خودش و همسرش مسافرت بودن و دخترشون پیش آبجی بزرگه هست این آبجی بزرگه حکم مادر رو برای ماها و بچه هامون د ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

دختر کوچیکه که نفس خونمونه کنارم نشسته بود گفت :مامان چرا بعضی ها خیلی خوشبخت و خوش شانس هستند هر کاری دلشون بخواد میتونند انجام بدن احتمالا شاید منظورش این بود که از نظر مالی خیلی توانمند هستند . گفتم :زمانی میتونیم بگیم یکی خیلی خوش شانس و خوشبخت هست که کل سرگذشتش رو از تولد تا مرگش رو بدونیم خوب ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

بعد از رفتن پیش اون دکتر به قول خودم رفرنس که فکر نمیکردم اینطور ویزیت کنه و ذهنیت بهتری داشتم مثلا فکر میکردم الان با دقت عکس ها رو نگاه میکنه و واقعا بررسی میکنه البته شاید هم من یه طوری حرف زدم که باعث شد دکتر سرسری و بی توجه جواب سربالا بده و... خوب تصمیم گرفتم برای اینکه خودم رو محک بزنم و بتون ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

امشب به حرف دختربزرگم که با زبان بی زبانی بهم فهموند محض رضای خدا یه شب خونه باش موندم خونه و نشستم لیست کارهام رو نوشتم و طبق روال خودم همه ظرفها رو‌گذاشتم توی سینک بعد رفتم گردن بند طبی مو زدم بعد کمربند طبی قشنگ مجهز اومدم و طی یه روتین دوره ای چند تا ظرف میشستم خشک میکردم میزاشتم سرجاشون بعد هم ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

اول برای مهربانوی قشنگم نینای خانوم دوست داشتنی سلام عزیزم خوبید؟من تا حالا افتخار هم صحبتی باهاتون نداشتم ولی آبجی خوش قلبت همیشه از مهربونی و خوش قلبیت برام گفته و ندیده دوستت دارم عزیزم مواظب خوبیها و خوش قلبیهات باش که یه گنج بزرگه. بعد واسه صدف عزیزم من نمیدونستم مشغول کار هستی و تازگی متوجه شد ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

برگشتم شهرمون .از سختی دیروز و اتفاقاتی که گذشت و مخصوصا اون پزشک متخصص رفرنس مشهور که ۴نفر رو باهم تو اتاق پذیرش می‌کرد و اصول اولیه حقوق بیمار رو زیر پا میزاشت بعد ادعای قانون و ..... بی خیال بزار ثبتش نکنم در یک کلام چنان انرژی از من گرفت که مغزم ارور میزنه. خیلی خسته ام( یک من رفتم صد من برگشتم ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

دیروز مامان نوبت دکتر داشت که نوبت این آقای دکتر باید ۶ماه طول بکشه تا ویزیت بشی اما چون با دخترخاله ام از سال‌های دور آشنا هستند ما ام ار ای رو اول فرستادیم ایشون رویت کردند و بعد گفتن مادر رو حضوری ببینند .البته بماند که آقای دکتر سالها پیش همکار ما بودند و من ایشون رو کامل می شناختم و همسرشون هم ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید