یه ۲۴ساعت تقریبا خیلی سخت رو با مادر سپری کردم بیشتر ازآنکه دلم برای خودم بسوزد دلم برای مادرم میسوزه انگار قرار نیست در زندگی مادر آرامش باشد شاید مقرر نیست که این دنیا به کام مادر باشد .مادرم مثل کودکی نوپا می‌ترسد گریه می کند و من زورم به هیچی نمی‌رسد دلم میخواست یک نفر درکم کند که مادر نیاز به آ ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

خوب خدا رو شکر در حال بهبود لاک پشتی هستم بنظرم خیلی مرموزانه کرونا گرفتم چون تلفیقی از همه بیماری‌های تنفسی و گوارشی بود اما ایندفعه جدی تر گرفتم به توصیه دوستان عزیزمجازی هم گوش دادم از غرغره مرتب آب نمک رقیق گرفته تا مصرف مرتب پودر پوست انار خشک شده و غرغره با آب جوشیده پوست انار که الحق کمتر از ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

در گرمای شرجی چنان سرمایی خورده‌ام نگو و نپرس.امیدوارم از بدن درد و گلودردش زود خلاص بشم. ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

دیشب نون روسی پختم جز همسر هیچکی از طعمش خوشش نیومد خوب بود زیاد نپختم موادش رو گذاشتم امروز بهش مواد مخصوص سمبوسه اضافه کنم ببینم چطور میشه؟ دیشب با کمک دختر دومی نون روغنی هم پختم و با شیره خرما خورده شد که خیلی با حاله. به دختر بزرگم میگم کار کردن تو آشپزخونه آدم رو چند لحظه از فکر و خیال جدا میک ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

روی تک مبل خانه بابا نشسته ام مادر ناهارش را خورده نمازش رو خونده داروهایش رو دادم و الان آرووم روی تخت خوابیده ،دیشب در کمال ناباوری فقط ۱بار بلند شد و تا صبح خوابید اما من خوابم نبرد شاید نفس حق خواننده ای دیشب برایمان آرامش رو ارزوکرده بود که خداوند اجابتش نمود. همسر کل تعطیلات آخر هفته را شب و ر ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

یکهفته درگیر گرفتن داروهای مادر بودم سامانه باز نمیشد آخرش عکس نسخه کاغذی فرستادم داداش از شیراز داروهای جدید رو گرفت. تایم داروها رو مجبورم تغییر بدم شاید عوارضش کمتر روی خواب مادر تاثیر بزاره .چون واقعا شبها تا صبح میره و میاد و نه خودتش توانی براش میمونه نه مراقبش. از لحاظ جسمی وقیافه وصورت ..من ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

سلام صبحتون پر از نگاه مهربون خدا؛میدونم که خدا جونم داره میگه ای بنده ناسپاس تو تنهایی هات من رو دعوا میکنی اینجا ریاکاری میکنی اما خوب خودت میدونی که من هم یه بنده ناتوانم وقتی کم میارم پناهی جز تو ندارم پس همه غرهام سر خودت میزنم که ازم دلخور نمیشی تلافی هم نمیکنی تو ارحم الراحمین هستی ،الان خدا ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

دیروز رو سعی کردم به زندگی قشنگتر نگاه کنم تو لیست کارهام یه مورد هم اضافه کردم که یه کاری که دوست دارم انجام بدم .بعد رفتم دوش گرفتم موهام رو بافتم و با کش مو خرسی کوچولو بستمشون رفتم سراغ میز غذا خوری و اونجوری که دلم میخواست مرتبش کردم و دمنوش ها رو تو باکسشون مرتب کردم یه مقدار حلوا خرمایی آبجی ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

اومدم ذهنم رو مرتب کنم برم.ممنونم از دوستانی که کامنت میزارن و دلخوش میشم. دیروز به معنای واقعی کلمه لهههههههههه بودما یعنی مامانم شاید بدون اغراق ۲۰بار تا ۳۰بار از سرجاش،پاشد و رفت سرویس و هر سری هم شیر آب رو باز میزاره باید هر سری بریم شیر رو ببندیم .اینقدر کلافه بودم و دلم هم براش میسوخت چون واقع ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

منم و مادر و شب و صدای کولر ،نه من خوابم میبره نه مادر اخرش،پا شدم همه ظرفهای شام رو که تو سینک بود شستم . مرداد شلوغی رو شروع کردم روز اولش مامان رو بردم یه نورولوژی جدید چون نمیشد ۵ساعت گذاشت تو ماشین ،دکتر همون سوالات دکتر شیراز رو ازش پرسید ولی مامان بیشترش رو جواب نداد.حتی اسم دخترهای من رو ؛دک ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید