در تمامی لحظات حساس زندگی از جمله شب های پر از اضطراب کرج و تهران ، من و شاهین در خواب عمییییق ب سر می‌بریم! ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

روز غدیر عروسی یه همکارم بود که جای دخترم هست اینقد این دختر نجیب و مودب و با شخصیت هست همسرش هم عین خودشه و همسرم کاملا میشناسه موقعی که مشهد بودم برام کارت دعوت فرستاد اما اوضاع که بهم ریخت اصلا نتونستم برم و دلم راضی نشد هر چند من معمولا اهل عروسی رفتن نیستم اما خیلی دلم میخواست عروسیش برم و به م ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

می‌دونی همش فکرمیکنم زندگی پاره از حلقم سرازیر میشه و فرار کنه. ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

میتونی با یه آهنگ چینی گریه کنی وقتی نمیدونی چی میخونه یه روزی مثل اینکه کنترل چیزی دستت نیست. یه روز مثل این که بعد همه رنج های زندگیت تو خاورمیانه اخبار جنگ میخونی.... نمیدونی چی میخونه اما می‌دونی داره احوالتو منعکس می‌کنه. ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

نسیم خنک عصر برگای درخت گردو رو تکون میده و آروم از پنجره ی قدیمی خونه مامان بزرگه به داخل میاد و نور کم جون آفتابِ نزدیکِ غروب ،روی سبزیِ برگا افتاده روی فرش قرمز رنگ وسط اتاق دراز کشیدم و به دیروز فکر میکنم روزش رو سرکار بودم و صدای تلویزیون و اخبار مدام توی سالن میپیچید و غمگینم میکرد و شبش رو هم ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

دیشب هر دو سه ساعت یک بار از خواب بیدار میشدم و گوشی مو چک میکردم ، همش نگران بودم و هر دفعه که میخوابیدم خوابای پریشون میدیدم .. توو این وضعیت فقط جنگ رو کم داشتیم ... خدایا کمک کن . ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

درست وقتی از ب ناامید شده بودم، بهم پیام داد. یک ساعت بعد تصمیم گرفتم بدون ذره ای امید بهش جواب بدم. خیلی معمولی. و سریع جواب داد و یک ساعت و نیم شد که باهم حرف زدیم. داره خونه میخره. یجورایی نخ داد که برم خونش. اینبار گارد نگرفتم. تصمیم دارم یکم بازی کنم باهاش. دید با خونه مخالفت نکردم بحث و برد جل ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

احتمالا من هیچوقت اصرار امروز صبح جسم و‌ روحم را برای بلند نشدن و راهی کوهستان نشدن به حساب شانس نخواهم گذاشت در حالیکه واقعا شانس آوردم که خواب را به کوهنوردی ترجیح دادم.چون پنج و نیم صبح با شنیدن یک صدای مهیب بیدار شدم و اول فکر کردم یخچال است که از هلیکوپتر نغییر ماهیت داده است به فانتوم.اما صدا ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

چقدر همه چی رو دور تنده... نکنه همه‌ی اینا از گناه منه. نکنه من حوام؟ آره من حوا بودم و اون آدم. سیب گلوش رو انداخت گردن من ولی من که یادمه همیشه سیب گلو داشت. سیب رو خورد گفت سناریو من بوده. من که یادمه زیباترین سیب گلو مال اون بود. من یادمه. می‌نویسم که یادم بمونه. آره من حوام. تا همیشه بهشت رو یا ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

تصویر غم‌انگیز کودکی که بر اثر حمله‌ی رژیم کودک‌کش اسرائیل به تهران زیر آوار ماند و جان خود را از دست داد، تداعی‌کننده‌ی تصاویر بی‌شمار از کودکان مظلوم فلسطینی است که به‌ویژه از دو سال پیش به این سو به دست ارتش اسرائیل کشته شده‌اند. شرم بر بشر امروز که برخورداری از عقل را دلیل برتری‌اش بر حیوانات می ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید