جلد مادر اجاره ایدر حال نگارش رمان مادر اجاره ای هستم داستان دختری که با وجود اعتیاد پدر و بیماری مادر بعد از دستگیری برادرش که خرج خانواده رو میداد مجبور به انصراف از رشته دانشگاه میشه و همزمان بهترین دوستش در ازای دریافت پول بهش پیشنهاد میده فرزندش رو به مدت نه ماه در شکمش نگه داره... زیبا دختری س ...
این متن صرفا از روی علاقه نوشته شده و ادامه دار خواهد بود. همیشه ساخت یک اساسین کرید با محوریت ایران رویای همه ی گیمر ها به ویژه گیمر های ایرانی بوده است. از آنجا که من هم یکی از طرفداران متعصب این اثر بوده ام حالا از قدرت نویسندگی خودم بهره برده و اثری قابل تعمل خلق کردم که با روایت یک دوره ی تاریخ ...
شب چهارم:والدوقتی که به دنیا اومد یه دستگاه هشدار بچه تو اتاقش گذاشتیم که ارتباط مستقیم با گوشی ما توی اتاق خوابمون داشت.شب اول بچه خیلی زود تر از وقتی که انتظار می رفت بیدار شد و گریه کرد. ساعت 2 شب ما رو از خواب بیدار کرد رفتم سراغش و در حالی که داشت خوابم می برد و چرت می زدم حرکتش میدادم تا بخواب ...
روستای ابا و اجدادی آنها انقدر دور بود که اگر کسی از انها اصلیتشان را می پرسید با اسم عجیب روستایشان مواجه می شد و سپس می گفت هرگز اسمی حتی شبیه به این اسم را نشنیده است.روستایی که بین مسیر دو شهر واقع شده بود. انها هرگز هوس رفتن به روستای ابا و اجدادیشان به سرشان نمی زد ولی ان روز به خاطر یک مهمانی ...
جادوگر زیر دوش ایستاده بود. همیشه شنیده بود اب می توانست ذهنش را روشن تر از اوقات دیگر کند. حالا که ازدواج کرده بود با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم می کرد.بی توجهی همسرش او را می آزرد و همین اضطراب حتی ترس های دوران کودکی اش را هم بیدار کرده بودند.وقتی که تنها یک دختر بچه بود آن حمام قدیمی شان درست ...
از امشب 10 شب 10 داستان ترسناکاز امشب به مدت ده شب هر شب یک داستان ترسناک خواهیم داشت که بنده خودم نویسنده ی اون بودم و قراره از صفحات مختلفم در فضای مجازی منتشر بشه داستان هایی که کم و بیش بر اساس واقعیت هستن و می تونن در عین حال منبع اقتباس خوبی برای فیلم های کوتاه بشن. شب اول رو همراه ماه باشینشب ...
نمیشه ننوشت برای کسی که این کار براش مثل نفس کشیدن شده نمیشه ننوشت برای کسی که برای اینکار خلق شده. نمیشه ننوشت وقتی که تنها کاری که باعث میشه به خودت افتخار کنی نپردازیمیخوام انجامش بدم چرا نشه یه نویسنده ایرانی تو دنیا مطرح شه. چرا که نه! برای اینکار باید از کشور خودم شروع بکنم... و رسالتم رو به س ...
جلد رمانکجیمی مثل هرروز از خواب بیدار شد کار او تعطیلاتی نداشت اگر هم خودش می خواست به خودش مرخصی بدهد بقیه این اجازه را به او نمی دادند از اولین باری که سوار قوشش شده بود نامه رسان قوش خانه بود و حالا هم که چهارده سال داشت همچنان به همین کار ادامه می داد صبح قبل از اینکه خورشید از پشت کوه های مشرق ...
**نقد رمان "غدّه"**رمان "غدّه" به قلم امیرحسین نصیری، یک اثر جسورانه و متفاوت در دنیای ادبیات معاصر است که با داستانی پیچیده و شخصیتهای عمیق، خواننده را به چالش میکشد. این رمان روایتگر زندگی یک قاتل است که در درون خود، برادر آدمخوارش را حمل میکند و این موضوع به تنهایی میتواند به عنوان یک تم جذ ...
پشت جایگاه شاکیان ایستاده بودند و رابرت هم کنارشان ایستاده بود محمود پنج سالش بود. پدرش چهل و پنج ساله و مادرش چهل سال داشت چهل سال داشت ولی همچنان آن زیبایی چندین سال جوانی را با خود به همراه داشت. البته نه خودش را بلکه بازتابش را. گذر زمان و مشکلات عصبی و مشکلات زندگی او را پیر تر از جوانی کرده بو ...