تو زندگی خیلی به خودم سخت گرفتم. همیشه جلو خودم رو گرفتم که خیلی کارارو بکنم. به جرئت میتونم بگم برای انجام کاری خیلی زود منصرف میشم چون میدونم خودم به خودم اجازه نمیدم. حرفایی که الان میزنم رو من سخت گیرم میزنه. شاید چون میخواد نترسم. چون میخواد از پشیمونیم جلوگیری کنه. میخواد نزاره بعدا افسوس چیزی ...
بعضی وقتا فکر به اینکه تا چندین سال باید همینکارم رو ادامه بدم، برام خسته کننده است. فکر میکنم نتونم ادامه بدم. وقتی افرادی رو میبینم که چندین ساله مشغول یک فعالیت هستند و موفق شدند تو اون عرصه، باعث میشه کلافه شم. فک میکنم انجام اینکار از سخت هم سخت تر باشه. البته من مقصر این فکر نیستم. شاید مربوط ...
فکر کردن به آینده میتونه دردناک باشه. به اینکه نمیدونی در آینده چطور بدون پدر و مادرت زندگی کنی؟ چطور وقتی ازدواج نکردی زندگیت رو بکنی و جامعه بهت زور نگه؟ اینکه جز خدا هیچ کس رو تو این دنیا نداری که بتونی بهش پناه ببری. بعضی وقتا میگم خدا کافیه که محتاج کسی نباشی. بعضی وقتا هم میترسم. نمیدونم تا چه ...
ادم موجود عجیبیه! یهو به خودت میای میبینی دردی که دو ساله باهاش کنار اومدی، اشکت رو در میاره و دلت به حال خودت میسوزه. یهو دلت برا کسی تنگ میشه که چیزی جز دروغ تحویلت نداده بود. کسی که تموم زندگیت رو تو دستاش گرفت و به راحتی نابود کرد. اینارو میدونی و دل ساده ات باز براش تنگ میشه ولی به خودت اجازه ن ...
این روزا استرس زیادی رو دارم تحمل میکنم. قلبم خیلی وقتا تند میزنه مخصوصا وقتی میخوام بخوابم. افکار منفیم برگشتن. تقریبا دو سالی بود که این حال رو نداشتم ولی با تمام تلاش هایی که میکنم باز هستند. بعضی وقتا به خودم میگم یعنی اخر داستان چه شکلیه؟ اصلا مگه اخر داستان برا کسی مهمه؟ نمیخوام جا بزنم ولی بد ...
فکر میکنم کمتر کسی باشه که عشق اولی که بهش نرسیده باشه، نداشته باشه! دیشب خواب قشنگی دیدم. دیدمش. شاید تو سنی خیلی قبل تر از وقتی بود که دیده بودمش. وقتی منو دید اومد نزدیکم. میتونستم از نگاهش بخونم ازم خوشش اومده. میخواست اینو بهم بگه. دستمو گرفت و همراه خودش کشید. به سمت یه ابشار خیلی قشنگ رفت. هم ...
فکر اقیانوسیه عمیق تر از حد تصور. گاهی وقتا به خودم میام میبینم دارم لحظه ای رو زندگی میکنم که خیلی وقت پیش زندگی کردم. لحظه ای که اون موقع فکر میکردم سخته. اون موقع با اینکه سخت بود باعث خوشحالیم بود. اینکه تو سال اخر زندگی باباجونم کنارش بودم. اینکه وقتی سرم میزد، ۴ ساعت تمام کنارش نشستم و دستش رو ...
بعضی وقتا به خودم میگم دلیل زندگی کردنم چیه؟ ب خاطر کی تو زندگیم دارم جلو میرم و میجنگم؟ شاید اگه برای جواب این سوال به ۸ سال قبل برگردیم، پاسخی پیدا نکنیم. توی تمام سال های زندگیم دلیلی برای زندگیم نداشتم و حتی دو سال از زندگیم رو با افسردگی شدید جنگیدم. روزایی سپری کردم که بیدار میشدم. میدیدم. راه ...
تو زندگی هر کسی افرادی هستند که از دیدن موفقیت ها و دستاوردهات خوشحال نمیشن. ممکنه دوست باشه، آشنا باشه، فامیل یا حتی نزدیکتر و عضوی از خانواده. هیچ قانون نوشته ای نیست که تایید کنه اعضای خانواده باید هم رو حمایت کنن. باید مشوق هم باشن و در هر شرایطی کنار هم. این جز قوانین نانوشته است که از خانواده ...
تا حالا شده فکر کنی ۵۰ سال دیگه چه اتفاق هایی رو تجربه کردی؟ کجا هستی؟ چیکار میکنی؟ چه شخصیتی داری؟ قوی تر از الان شدی یا خیلی وقته بیخیال زندگیت شدی؟ بعضی وقتا بدون اینکه خودم بخوام رویاهایی از اینده میبینم. اینده نزدیک و دور. زمانش رو نمیدونم فقط میدونم به زودی این اتفاق میفته و یا در طی سالیان سا ...