بعضی وقتا بعضی چیزا تو زندگی هست که هیچ وقت تموم نمیشه. مثل یه عشق کهنه. مثل دردی که هر روز زخمش باز میشه و اخر شب بسته میشه. قبلنا که بچه بودم فکر میکردم زندگی اینقدرا سخت نیست. فکر میکردم زخم ها یه روزی خوب میشن. یه روزی یادت میره که چقدر روحت زخم برداشته. فکر میکردم ادما اغراق میکنن که زندگی سخته ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

امروز دلم خیلی پره. مثل روزای قبل. چیزی عوض نشده فقط زندگی غیر معمولی من ورق دیگه ای ازش جلو رفت. مثل هر روز منتها با این تفاوت که امروز تولد پدرمه. البته فرداست ولی امشب احتمالا خیلی خوشحاله. دقیقا وقتی که حالم بده. همه بدنم به نحوی یه جوری مریضه. ناراحتی معده. گردن و کمردرد. سردرد و سرگیجه. بیحالی ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

بعضی وقتا بعضی فکرا تو سرم میاد که به عنوان شخص سوم قلبم درد میگیره از این فکرا. من به این حرفا عادت کردم ولی شخص سوم وجودم نه. بعضی وقتا با خودم میگم چی میشد منم یه پدر داشتم که مهربون بود. که بالا سرم بود. تکیه گاهم بود. میتونستم فارغ از خیلی چیزای الان زندگیمو بهش بسپارم. میتونستم از زندگیم براش ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

خیلی تلاش میکنم به ادما اعتماد کنم. اینکه از لاک پر از ترس و بی اعتمادی و شک بیرون بیرون بیارم. اینکه بگم شاید یه ادم خوب وجود داره. شاید بشه یکم بدون ملاحظه بین مردم زندگی کرد. بدون اینکه مدام بخوام سبک سنگین کنم طرف مقابلم دشمنه یا دوست. جالبه هر بار میخوام اینکارو بکنم سریع خلافش رو میبینم. برمیگ ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

حقیقت ناگفته ای که هر روز باهاش مواجهیم اینه که لحظه ای غفلت میتونه مارو برگردونه نقطه اول. اگر حتی برای یک ثانیه حواسمون رو از خودمون برداریم مشخص نیست بعدش چی میشه. زندگی مجموعه ای غافلگیری هاست. به شانس اعتقاد ندارم که بگم امیدوارم تو زندگیتون پر از غافلگیری های خوب باشه. هر کس مزد تلاشش رو میگیر ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

تقریبا ۵ ماهه دیگه تولدمه. ۲۴ سالم تکمیل میشه و میرم تو ۲۵ ولی من این حسو ندارم. هر یک ماه که میگذره برای من بیشتر یک ماهه. هیچ وقت حس نکردم تو دهه بیست سالگی زندگیم بودم. این حس از وقتی که وجودم رو تو زمین حس کردم باهام بود. شاید از ۷ سالگی. حس خیلی بدی بود. قبلا اینجوری در موردش فکر میکردم. اما ال ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

همه افرادی که در حرفه خودشون موفق شدند، استعداد ذاتی داشتند؟ افراد موفق با استفاده از الماسی که درونشون قرار داده شده بود، به یه جایی رسیدند؟ یعنی اگر کسی استعداد نداشته باشه موفق نمیشه؟‌اصلا موفق شدن یعنی چی؟ پول؟ ماشین؟ ثروت؟ پروژه زیاد؟ نمیدونم دارم چیکار میکنم؟ میخوام چیکار کنم اصلا. نمیدونم میخ ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

خیلی وقتا تو زندگیم حس بازنده بودن داشتم. البته اون موقع ها خیلی بیشتر اینجوری بودم. حس میکردم هر اتفاقی میفته تقصیر منه. البته که این فکر هم از من نبود. هر مشکلی پیش میومد میگفتن شما کردید تا الان سالم بود یه کاری کردید که خراب شده. از اون اتفاق تقریبا ۴ سال میگذره. هنوز که هنوزه دارم به خودم ثابت ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

چوب خط امروز هم زدم. یک روز دیگه هم دووم اوردم. نمیدونم تا چه روزی میتونم ادامه بدم. تا چه روزی میتونم به کارم ادامه بدم و رهاش نکنم. میترسم. بیشتر از ترس نخواستنه. نمیخوام چیزی که تا الان بین افراد نسلم رایج بوده رو انجام بدم. میخوام چندین سال کارم رو بکنم. میخوام تو کارم شخص سرشناس و موفقی بشم. کس ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید

اگه انتخاب کردی روی پای خودت بایستی، حرفای امروزم رو گوش بده. ادم های دسته های زیادی هستند. افرادی که جا میزنن و تسلیم روزگار و تقدیر میشن و ادمایی که جلوی تقدیر می ایستند تا عوضش کنند. نمیگم میشه تقدیر رو عوض کرد یا نه. این دسته از افرار تا ثانیه اخر تلاششون رو میکنند. اگر جز دسته دومی ادامه حرفام ...

تعداد لایک‌ها
لطفا وارد شوید
دنبال کردن
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید
لطفا وارد شوید